انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند


عصر ایران - سروش بامداد : 10 نکته درباره لغو کنسرت احسان خواجه امیری

Posted: 25 Feb 2014 04:38 PM PST


10 نکته درباره لغو کنسرت احسان خواجه امیری
قدرت نمایی و قانون شکنی "فعالان فرهنگی"(!) همچنان ادامه دارد... آیا دولت همچنان سکوت می کند؟
جنگ یک استثنا بود نه قاعده و نمی توان همه عمر را با احساس جنگ سر کرد.خاطرات فداکاری ها را البته که باید پاس داشت و امنیت کنونی را قدر دانست اما این کار مستلزم محروم بودن از هنر نیست. درگیر جنگ شدن در سال های 59 تا 67 هم نباید به این معنی باشد که پس از جنگ دیگر به شادی و صلح و زندگی نیندیشند. اصل، صلح است و زندگی نه جنگ. این مردم اتفاقا بیش از دیگران به شادی و نشاط نیاز دارند.
عصر ایران؛ سروش بامداد- « کنسرت احسان خواجه امیری که قرار بود هفتم و هشتم اسفندماه در سالن نمایشگاه منطقه آزاد اروند برگزار شود به دلیل رعایت نکردن روال قانونی در گرفتن مجوز و همچنین بی توجهی به جایگاه رفیع شهرهای شهیدپرور آبادان و خرمشهر در آستانه آغاز حرکت عظیم فرهنگی کاروان های راهیان نور با اعتراض متدینین و فعالان فرهنگی آبادان مواجه و با رایزنی با مدیریت سازمان منطقه آزاد اروند اجرای این کنسرت لغو شد.»

این جملات برگرفته از خبری است که دیروز خبرگزاری فارس منتشر کرد. در ادامه هم به نقل از یک «فعال فرهنگی» اضافه شده است:

«ما مخالف شادی و ایجاد فضای نشاط در منطقه نیستیم ولی اجازه نمی دهیم برخی افراد بخواهند با سوء استفاده از موضوع نشاط در منطقه برای دستیابی به امیال مادی خود قانون را دور زده و باعث جریحه دار کردن خاطر مومنین و متدینین منطقه شوند.»

به این بهانه چند نکته را می توان یادآور شد:

1- متولی صدور مجوز برگزاری کنسرت موسیقی کیست؟ آیا به صرف اعتراض کسانی که از آنان با عنوان «متدینین و فعالان فرهنگی» یاد می شود می توان مجوز صادره از سوی دستگاه های مسوول مانند اداره کل ارشاد، نیروی انتظامی و نهادهای دیگر را نادیده گرفت؟ اگر روال قانونی در گرفتن مجوز طی نشده چرا همان دستگاه های مسوول واکنش نشان ندادند و موضوع به جمعی که به لحاظ حقوقی مبهم هستند نسبت داده می شود؟

2- اگر برگزاری کنسرت موسیقی بی توجهی به «جایگاه رفیع شهرهای شهید پرور» باشد این گزاره به آبادان و خرمشهر منحصر نیست و هر شهر دیگر ایران را نیز دربر می گیرد. مگر تهران و تبریز و اصفهان و دیگر شهرهای ایران چنین نیستند؟
با این حساب در هیچ جای این سرزمین نباید کنسرت موسیقی برگزار شود!

3 - با مهاجرت خوانندگانی چون شادمهر عقیلی و حمید طالب زاده و خیلی های دیگر که از دخالت های مکرر افراد غیرمسوول و انتظار فرساینده برای برگزاری کنسرت و مجوز فروش و عرضه آلبوم خسته شده بودند تصور می شد این رویه ها اصلاح می شود. اما به نظر می رسد کسانی که با تغییر دولت مناصب خود را از دست داده اند با عنوانی دیگر مانع می شوند. آنان قدرت دارند و این قدرت را یک روز از پشت میز و با عنوان مامور دولت احمدی نژاد اعمال می کنند و روز دیگر این طرف میز و با پشت گرمی به برخی دستگاه ها. بی آن که مشخص شود دقیقا که هستند.

4- هدف از تشکیل سازمان های مناطق آزاد این است که در حیطه خود اختیار کامل داشته باشند و از این رو گاه برای جذب مخاطب اقدام به برگزاری برنامه های متنوع می کنند. به عنوان مثال سازمان منطقه آزاد انزلی در شمال کشور از جمله سازمان هایی است که همه ساله به صورت رایگان حتی در ایام پرمسافر نوروز برنامه های متعددی به اجرا می گذارد و شور و تحرکی در منطقه ایجاد کرده است. سازمان منطقه آزاد اروند در جنوب نیز احتمالا چنین انگیزه ای داشته و نه درآمد زایی. آیا می توان یک سازمان اقتصادی در این سطح را از برگزاری برنامه های فرهنگی و هنری منع کرد؟ معلوم است که با «رایزنی»! از نوع با فضاسازی رسانه ای مدیریت سازمان از کرده خود پشیمان می شود و سری را که درد نمی کند دستمال نمی بندد.

5- بر هم زنندگان، احتمالا نگران استقبال فراوان جوانان منطقه از این برنامه بوده اند و آن را در تعارض با برنامه فرهنگی مورد حمایت خودشان – کاروان عظیم فرهنگی راهیان نور- می دانند. اما آیا آنان که از شرکت در کنسرت خواجه امیری محروم شده اند از برنامه مورد نظر «فعالان فرهنگی» استقبال می کنند یا در خانه پای برنامه های  شبکه های ماهواره ای می نشینند که به راحتی در شهرهای مرزی قابل دریافت است؟ در این گونه شهرها از پارازیتی که مردم تهران را رها نمی کند هم خبری نیست. اگر آنها را از شنیدن صدای خواننده فارسی زبان ایرانی محروم کنیم به شنیدن صدای کدام خواننده و از کدام کشورها سوق می دهیم؟ ضمن این که مگر نمی توان از هر دو برنامه استفاده کرد؟

6- این خاطره را چند تن از بزرگان انقلاب نقل کرده اند که روزی در خانه امام صدای تلویزیون شنیده می شده که در میان برنامه موسیقی های معمول پخش می کرده است. از امام می پرسند اشکال ندارد؟ امام پاسخ می دهند: در تلویزیون طاغوت شنیدن برنامه های خبری هم اشکال داشت چه رسد به موسیقی های آن اما این تلویزیون جمهوری اسلامی است و شما صدایی را که از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد می شنیدید. (قریب به مضمون). اکنون هم می توان گفت برخی ظاهرا فراموش کرده اند که این برنامه ها با مجوز وزارت ارشاد جمهوری اسلامی و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی برگزار می شود و این موسیقی نسبتی با آنچه در اذهان با این عنوان ثبت شده ندارد.
 
7- زندگی از عرصه های متعدد تشکیل می شود. وجود یک مقوله الزاما در غیاب عدم دیگری نیست. مگر نمی توان هم کاروان راهیان نور داشت و هم یک برنامه متعارف موسیقی و البته در دو جای مختلف و دو روز متفاوت؟ مگر سیمای جمهوری اسلامی از همین خوانندگان در برنامه های مختلف استفاده نمی کند و در عین حال برنامه های مورد نظر «فعالان فرهنگی آبادان و خرمشهر» را تبلیغ نمی کند؟

8- جنگ یک استثنا بود نه قاعده و نمی توان همه عمر را با احساس جنگ سر کرد. خاطرات فداکاری ها را البته که باید پاس داشت و امنیت کنونی را قدر دانست اما این کار مستلزم محروم بودن از هنر نیست و اتفاقا یکی از راه های یادکرد حماسه ها موسیقی است. از منظر شور و شوق زندگی نیز می دانیم که مردمان خرمشهر و آبادان قرن ها با شادی و مسالمت زندگی کرده اند.

درگیر جنگ شدن در سال های 59 تا 67 هم نباید به این معنی باشد که پس از جنگ دیگر به شادی و صلح و زندگی نیندیشند. اصل، صلح است و زندگی نه جنگ. این مردم اتفاقا بیش از دیگران به شادی و نشاط نیاز دارند. تمام شادی آنها شده تیم های فوتبال شان که یک سال در لیگ برتر هستند و سال دیگر نه و بیشتر دغدغه سقوط شان مطرح است تا لذت تماشای فوتبال.
[با منطق مورد نظر «فعالان» بازی فوتبال هم یک کار لغو است. یک عده پول می گیرند تا دنبال توپ بدوند و یک عده دیگر هم این کار را تماشا می کنند. کجای این کار فرهنگی است؟!]

9- با کپی برداری غیرمجاز و دانلود از اینترنت، چهره های موسیقی نه فقط در ایران که در جاهای دیگر دنیا نیز نمی توانند روی درآمد حاصل از فروش آلبوم حساب کنند چون آوازها و برنامه ها به سرعت تکثیر می شود بی آن که به سرمایه گذار و تهیه کننده اصلی سهمی برسد. بر این اساس مهم ترین منبع درآمد برگزاری کنسرت است. ادامه این روند به این معنی است که به چهره های موسیقی بگوییم کار کنید اما درآمد نداشته باشید.

10- جوانان شهرستانی همواره احساس تبعیض کرده اند و گمان می کنند از برخی برنامه ها که در تهران اجرا می شود محروم اند. ادامه رفتارهایی از این دست برگزاری کنسرت ها را محدود به کلان شهرها می کند و در عمل به تبعیض دامن می زند. احتمالا به این خاطر که «فعالان فرهنگی» در تهران و کلان شهرها دغدغه های مهم تری دارند.

این گفتار نمی خواهد صبغه سیاسی داشته باشد و گرنه باید به رییس جمهور یادآور می شد گاهی اعتراضات سیاسی در قالب های دیگر خود را ابراز می کند. بر هم زدن یک برنامه مصوب رسمی هنری به این معنی است که کسانی بی اعتنا به جابه جایی ها این پیام را انتقال می دهند که همچنان از قدرت برخوردارند. چرا که در تعریف مشهور «ماکس وبر» قدرت، تحمیل اراده به دیگری است و به میزانی قدرت داری که می توانی تحمیل کنی و مردم ناظر نیز قدرت یک شخص یا یک دستگاه را به اندازه ای که می تواند اراده اش را تحمیل کند و تحقق بخشد ارزیابی می کنند.

این موضوع البته به گفتاری دیگر نیاز دارد و در اینجا فارغ از این سخنان پیچیده تنها می خواهیم بگوییم زندگی تنها دغدغه تامین معاش و گرفتار شدن در چنبره مادیات اختراع بشر نیست که گاه به بلای جان او بدل شده است.

روح هم غذا می خواهد و هنر غذای روح است و موسیقی یکی از این غذاها و تشخیص مشروع بودن و قانونی بودن یا نبودن آن نیز با افراد و دستگاه هایی است که در این زمینه حجیت و مسوولیت دارند. همین...


عصر ایران


عصر ایران ؛ هومان دوراندیش : گفت و گو با تقی آزاد ارمکی

Posted: 25 Feb 2014 04:03 PM PST

عملکرد آخرین رئیس دانشگاه تهران در گفت و گو با تقی آزاد ارمکی:
دانشگاه تهران، کمرش شکسته است
ما در آینده نزدیک نباید از دانشگاه تهران انتظار ویژه‌ای در زمینه نظریه‌پردازی و مشارکت برای ساختن جامعه، داشته باشیم. شاید ده پانزده سال طول بکشد که این وضع فعلی ترمیم شود.
عصر ایران؛ هومان دوراندیش - برکناری دکتر فرهاد رهبر از ریاست دانشگاه تهران، استقبال بسیاری از دانشجویان و استادان این دانشگاه را در پی داشته است چندان که نشانه های شادی در دانشگاه تهران  ابراز شد.  پاسخ این پرسش را که «چرا از تغییر رییس دانشگاه تهران تا این اندازه استقبال شد» باید از زبان منتقدان فرهاد رهبر شنید و دکتر تقی آزاد ارمکی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، یکی از این افراد است. او در گفت و گو با عصر ایران، نقدهای صریح خود را درباره تصمیمات و اقدامات آخرین رییس دانشگاه تهران بیان کرده است.

[عصر ایران آمادگی دارد توضیحات احتمالی آقای فرهاد رهبر در این باره را نیز منعکس کند و یادآورر می شود این گفت و گو فتح باب تازه ای در زمینه نقد است و طبعا انعکاس نظرات و تجربیات یک چهره معتدل و موجه دانشگاهی به منزله موافقت با تمام موارد مطروحه نیست.]

***

چنانکه می‌دانید، با کنار رفتن آقای فرهاد رهبر از ریاست دانشگاه تهران، شماری از دانشجویان شادمانی کردند. ارزیابی شما از عملکرد او چیست؟

عملکرد آقای رهبر را در سطوح متفاوت می‌توان بررسی کرد. نمره عملکرد علمی او، از سقف نمره 20، حداکثر 7 یا 8 است. یعنی فرهاد رهبر از جنبه عملکرد علمی، واجد نمره قبولی نمی دانیم. برای اینکه رنکینگ دانشگاه تهران در سطح بین‌المللی، در دوران مدیریت او افول کرد، در سطح ملی هم دانشگاه تهران در این دوران تنزل قابل اعتنایی داشت. از حیث مشارکت استادان دانشگاه تهران در امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی نیز دانشگاه تهران در 6 سال مسوولیت او دچار افت و تنزل شد. اما از حیث مدیریتی، تغییرات عمده‌ای در ساختار دانشگاه تهران ایجاد کرد. او سطح‌بندی دانشگاه را تغییر داد. سلسله‌مراتب مربی، استادیار، دانشیار و استاد، مستلزم گذراندن دوره‌ای طولانی است. یعنی زمان زیادی سپری می‌شود تا شخصی به مرتبه استادی برسد. . فرهاد رهبر اما نیروهای سطوح بالا را، تا جایی که می‌توانست، از دانشگاه بیرون کرد، سطح میانی را به شکل جهت‌داری کنترل و هدایت می‌کرد و نهایتاً سطح پایین این سلسله‌ مراتب را به شکل گسترده‌ای توسعه داد؛ یعنی نیروهای فراوانی به این سطح تزریق کرد.

یعنی استادیاران تازه‌وارد در دوره مدیریت او افزایش یافتند؟

بله. ترکیب نیروی انسانی دانشگاه در دوران مدیریت آقای رهبر، از حالت طبیعی خارج شد. این سیستم وقتی حالت غیر طبیعی پیدا می‌کند، بازگشت آن به حالت طبیعی، سال‌ها طول خواهد کشید. یعنی ما در آینده نزدیک نباید از دانشگاه تهران انتظار ویژه‌ای در زمینه نظریه‌پردازی و مشارکت برای ساختن جامعه، داشته باشیم. شاید ده پانزده سال طول بکشد که این وضع فعلی ترمیم شود. خیلی از این نیروهای تازه‌وارد، به عنوان استادیار، صلاحیت ورود به دانشگاه تهران را نداشتند. خیلی از آن‌ها، حتی نمی‌خواستنند به دانشگاه تهران بیایند. می‌خواستند به نهادها و سازمان‌های دیگری بروند ولی چون آن‌جا کار دندان‌گیری برای این‌ها پیدا نشد، آمدند دانشگاه تهران! حالا این‌ها وارد دانشگاه شده‌اند و قرار است در فرایند تولید علم در جامعه ایران مشارکت کنند.

حمیدرضا جلایی‌پور اخیراً گفت که در چهار سال دوم ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، از جاهای گوناگون استاد پُست می‌شد برای دانشگاه تهران! این استادان تازه‌وارد، بی‌اعتنا به نظر اعضای هیات علمی دانشکده‌ها، به دانشگاه تهران تزریق می‌شدند؟

بله؛ این شیوه، اساس کار بود در این سال‌ها. به همین دلیل بود که این شیوه برای خیلی‌ها مطلوب بود. خیلی‌ها دانشگاه را یک واحد نظامی و سیاسی تلقی می‌کنند. رفتار فرهاد رهبر با دانشگاه تهران، رفتار غیر علمی و غیر حرفه‌ای بود. با دانشگاه تهران مثل یک اداره برخورد می‌کردند؛ اداره‌ای که در چنگ یک حزب خاص قرار گرفته و آن حزب در تلاش است نیروهای خودش را به این اداره وارد کند و نیروهای غیر خودی را بیرون بریزد. استادانی را که با تیم سیاسی آن‌ها هم‌نظر نبودند، تا جایی که توانستند، از دانشگاه اخراج کردند. در دوره مدیریت فرهاد رهبر، دانشگاه تبدیل به یک واحد اداری شد.

یعنی از دانشگاه یک اداره ایدئولوژیک ساخت؟

تلاشش در این جهت بود اما قدرت ایدئولوژیک کردن دانشگاه را نداشت. هیچ کس نمی‌تواند چنین کاری بکند. کسانی هم که با انگیزه‌های ایدئولوژیک به دانشگاه تهران تحمیل می‌شوند، دیر یا زود می‌فهمند این‌جا دانشگاه است و رفتارهای آکادمیک در پیش می‌گیرند. یعنی چیزی مخالف انتظار این آقایان می‌شوند. برخی از افرادی که توسط فرهاد رهبر وارد دانشگاه تهران شدند، جزو منتقدان رفتارها و عملکرد او شدند. دانشگاه اداره قند و شکر نیست. یعنی این طور نیست که یک استادیار تحمیلی از راه برسد و تا به آخر هم جهت‌گیری‌هایش همسو با آن کسانی باشد که او را به دانشگاه تحمیل کرده‌اند. ولی به هر حال، فرهاد رهبر دانشگاه را به شکل یک اداره می‌دید.

قبل از ریاست فرهاد رهبر، چگونه یک عضو جدید به هیات علمی دانشکده‌ها اضافه می‌شد؟

دو فرایند موازی در کار بود. بیشتر افراد از طریق گروه‌ها عضو هیات علمی می‌شدند. یعنی اشخاص می‌آمدند و داوطلب عضویت در هیات علمی می‌شدند و اگر گروه‌های علمی، مثلاً گروه جامعه‌شناسی و یا گروه علوم سیاسی، صلاحیت آن‌ها را تایید می‌کردند، نهایتاً مقامات دانشکده و دانشگاه با حضور عضو جدید در هیات علمی موافقت می‌کردند. این فرایند گاهی یکی دو سال هم طول می‌کشید. ولی آقای رهبر همه این روند را به هم ریخت و بدون نظر گروه‌ها و دانشکده‌ها، افرادی را وارد گروه‌های علمی دانشکده‌ها ‌کرد. تازه به این هم اکتفا نمی‌کرد. بعد از اینکه افراد مد نظر خودش را وارد این یا آن گروه می‌کرد، فشار می‌آورد تا آن‌ها را مدیر گروه و رئیس دانشکده کند.

این کار غیر قانونی بود یا صرفاً غیر متعارف؟

غیر قانونی بود. البته برای اینکه این نقد به این رویه وارد نشود، پس از مدتی، قوانین را عوض کردند. یعنی رفتند شورای عالی انقلاب فرهنگی، و تمام اختیارات استادان و گروه‌ها و دانشکده‌ها را گرفتند. گفتند هیچ نیازی نیست که استادها و گروه‌ها و دانشکده‌ها نظارتی بر روند جذب اعضای جدید هیات‌های علمی داشته باشند. این پیشنهاد را به شورای عالی انقلاب فرهنگی فرستادند و در آن‌جا به تصویب رسید. البته تمام اقدامات فرهاد رهبر در تزریق چهره‌های غیر علمی به دانشگاه‌ تهران، محصول مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی نبود؛ اما این شورا هم به رئیس دانشگاه تهران در این زمینه کمک کرد.

به نظر شما، فرهاد رهبر مهره‌ای در دست دیگران بود برای اینکه تغییرات لازم را در دانشگاه تهران بوجود آورند؟

کاملاً. عملکرد او متناسب با سیاست‌های احمدی‌نژاد بود. احمدی‌نژاد خودش می‌گفت دولت من باید جامعه را متحول کند و ساختار نیروی انسانی کشور را تغییر دهد. آن دولت بویژه در قبال طبقه متوسط سیاست‌هایی را اعمال می‌کرد که تغییرات مد نظرش در جامعه ایران حاصل شود. احمدی‌نژاد در سطح کلان کار می‌کرد و فرهاد رهبر هم در دانشگاه تهران. طبقه متوسط بیشترین استفاده را از دانشگاه می‌کند. به همین دلیل باید اقداماتی در دانشگاه‌ها، بویژه دانشگاه تهران، صورت می‌گرفت تا فضا علیه این طبقه تغییر کند. این سیاست در سینما و هنر و مطبوعات و ... هم اعمال می‌شد. در واقع یک استراتژی بود برای تغییر ساختار طبقه متوسط.

مطابق نظر شما، این‌ها می‌خواستند طبقه متوسط را حتی‌المقدور از دانشگاه خارج کنند یا اینکه این طبقه را، با آموزش‌های دانشگاهی، در درازمدت، از ارزش‌های دموکراتیک دور کنند؟

مساله اول، تغییر ساختار طبقه متوسط بود. نتیجه این تغییر، اگر رخ دهد، دور شدن طبقه متوسط از دموکراسی‌خواهی و عدالت‌طلبی و نقادی است. یعنی دولت قبلی می‌خواست با سیاست‌هایی خاص، طبقه متوسط را بتراشد و از حجم آن بکاهد و بخش باقی‌مانده این طبقه را نیز به نیرویی خفته و خاموش‌شده و خنثی بدل کند. فرهاد رهبر هم یکی از مجریان این سیاست در سطح دانشگاهی کشور بود. نمایندگان او سه بار به اتاق خود من در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران آمدند و به من گفتند که باید از دانشگاه تهران بروی.

چرا چنین خواسته‌ای داشتند؟

چون منتقد سیاست‌های فرهاد رهبر بودم. به علاوه، چون نسبت به مسائل اجتماعی وجهه انتقادی داشتم.

یعنی فرهاد رهبر دانشگاه را به عنوان محل تجمع استادان لبیک‌گو می‌پسندید؟

کاملاً درست است! لبیک‌گو و مثل خودش. یعنی در خدمت سیاست‌های معین دولت‌ احمدی‌نژاد.

سیاست‌های معطوف به تضعیف طبقه متوسط در سطح دانشگاه‌ها، فقط دامن استادان را می‌گرفت یا دانشجویان را هم شامل می‌شد؟

کنشگر اساسی دانشگاه، استاد است. دانشجو تا یک دوره بلندی، مصرف‌کننده است. آن سیاست‌ در اصل متوجه استادان بود. یعنی برای اینکه رویکرد انتقادی در دانشگاه‌ها بازتولید نشود، باید برخی از اساتید اخراج و برخی نیروهای خاص جانشین آنها می‌شدند. تغییر ترکیب جمعیتی دانشجویان هم مد نظر آن‌ها بود؛ ولی این امر مساله دوم وزارت علوم در این دوران بود. با این حال، تغییراتی بنیادی در گزینش دانشجویان اعمال شد تا دانشجویان با ترکیب جمعیتی جدید وارد دانشگاه شوند. به علاوه، تلاش می‌شد تا دانشجویان را به نحو ویژه‌ای کنترل کنند. خلاصه که، در مرحله دوم، قرار بود دانشجویانی از نوع دیگر تربیت کنند؛ و به دانشجویان متفاوت هم اجازه نمی‌دادند به مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا بروند. ما در این دوره، بهترین دانشجویانمان را از دست دادیم؛ دانشجویانی که فکر باز داشتند و می‌توانستند در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا درس بخوانند و مسائل کشور را بفهمند و تحلیل کنند. این دانشجویان امکان ورود به مقاطع تحصیلی بالاتر از لیسانس نداشتند. این‌ها مشاهدات عینی من در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. ما الان در دوره دکتری، دانشجویانی داریم که اکثر آن‌ها کارمند دولت هستند نه دانشجویان نخبه‌ای که بعدهاً می‌توانستند استاد و مولف و مترجم باشند. کسی که ده سال از کارمندی‌اش گذشته است، تا بیاید ساحت فکری و آکادمیک پیدا کند عمر کارمندی‌اش تمام شده است. دانشجویی که از جوانی وارد دانشگاه می‌شود و بعد از هشت سال یا ده سال دکتر می‌شود، با چنین کارمندی خیلی فرق دارد. آن کارمند اگر حوصله درس خواندن جدی داشت، از اول نمی‌رفت کارمند بشود.

فایده این شیوه جذب دانشجو در مقاطع گوناگون چه بود؟ همان تغییر ساختار طبقه متوسط؟

بله، دقیقاً. این شیوه جذب دانشجو، خیلی تعمدی و حساب‌شده بود و نتایج منفی آن حالا حالاها ادامه دارد. دانشگاه‌های ما هم به دوران بلندی نیاز دارند تا دانشجو و بویژه استاد خوب پیدا کنند. الان ما خیلی از دانشجویان خوب و نخبه را، در اثر همین روند، از دست داده‌ایم. خیلی از استادان بزرگ به انزوا کشیده شده‌ و انگیزه‌شان را از دست داده‌اند. از دل این طرد و انزوا، فضای لازم برای رویکرد انتقادی و نظریه‌پردازی در دانشگاه‌ها، بیرون نمی‌آید.





آقای جلایی‌پور همچنین می‌گفت در چهار سال دوم دولت احمدی‌نژاد، سه هزار دانشجو بورسیه شدند که معدل 1000 نفر آنها زیر 14 بود و صرفاً به دلیل برخورداری از رانت قدرت، با اینکه معدلشان خیلی هم پایین‌تر از حد نصاب لازم بود، بورسیه شدند و به خارج از کشور رفتند تا مدرک دکتری بگیرند.

بله، در دانشگاه تهران هم مواردی از این دست وجود دارند. به این شکل بورسیه شده‌اند و در یکی از دانشگاه‌های خارج، مدرک دکتری گرفته‌اند و الان هم به ایران برگشته‌اند و مشغول تدریس در دانشگاه هستند. این‌ها سیستم آموزش عالی را تا حد زیادی در اختیار گرفته‌اند.

شما می‌فرمایید در روند تحقق این وضع، فرهاد رهبر یکی از کارگزاران اصلی وزارت علوم بوده است؟

فرهاد رهبر کمی بالاتر از وزارت علوم بود!

یعنی چه؟

رئیس دانشگاه، هر کس که باشد، الزاماً به سیاست‌های وزارت علوم عمل نمی‌کند. اتفاقاً این فرهاد رهبر بود که در موارد زیادی، وزارت علوم را به دنبال خودش کشاند و با عملکرد خودش، متاسفانه این وزارتخانه را به اتخاذ برخی از تصمیمات و انجام برخی از اقدامات، تشویق کرد.

می‌توانید یک مثال بزنید تا مدعایتان روشن‌تر شود؟

دانشگاه تهران به دلیل جایگاه مهمش در کشور ما، در کنار وزارت علوم عمل می‌کند و محل وقوع همه وقایع دانشجویی و علمی و نیز کانون اتخاذ تصمیمات و در پیش گرفتن سیاست‌های دانشگاهی در ایران است. آقای دکتر رهبر، در راس دانشگاهی با این استعداد و ظرفیت قرار گرفت و موجب شد که سیاست برخورد با دانشجو، حذف برخی از استادان و تغییر ساختار استادان دانشگاهی، در سایر دانشگاه‌ها نیز اعمال شود. دکتر رهبر این کار را آغاز کرد و دانشگاه علامه و سایر دانشگاه‌ها نیز از روی دست او کپی کردند. اتفاقاً صدرالدین شریعتی (رئیس وقت دانشگاه علامه)، به یک معنا، این‌جا مظلوم واقع شده است. اقدامات او در این زمینه، خیلی کمتر از اقدامات فرهاد رهبر بود. ضمناً او موسس این شیوه نبود؛ او فقط پیرو دکتر رهبر بود.

تنزل علمی دانشگاه تهران در داخل کشور، به غیر از تزریق استادان نامجرب، دلیل و نشانه دیگری هم دارد؟

بله، الان مساله اصلی در دانشگاه تهران گم شده است و مسائل مد نظر دکتر رهبر، جانشین آن شد. فرهاد رهبر می‌گفت ما باید مسائل کشور را حل کنیم. همه استادان علوم اجتماعی هم از این حرف او استقبال کردند. اما او کمی پس از آن حرفش، پایش را روی گرده استادانی گذاشت که توانایی حل مسائل کشور را داشتند. آن‌ها را تحت فشار قرار داد و از دانشگاه بیرون کرد و یک سری آدم کارنابلد را به جای آن‌ها وارد دانشگاه تهران کرد. مساله اساسی در این شرایط گم شد. در چنین شرایطی، یک سری مقاله هم از جانب برخی استادان دانشگاه نوشته شد اما هدف اصلی این مقالات، ارتقای رتبه کارمندی بود نه ارتقای علمی کشور. دانشکده علوم اجتماعی در این هشت سال گذشته، کدام مساله اساسی کشور را مورد توجه قرار داده است؟ در هشت سال گذشته، سیاه‌ترین دوره در تاریخ دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران رقم خورد. این دانشکده در هشت سال گذشته به هیچ یک از مسائل اساسی کشور نپرداخت؛ برای اینکه مساله اصلی گم شد و راست و چپ و موافق و مخالف سیاسی و سیاه و سفید، شد مسائل دانشکده علوم اجتماعی.

این نقدهای شما، دامن شورای عالی انقلاب فرهنگی را هم می‌گیرد ظاهراً.

بله، چون شورای عالی انقلاب فرهنگی دچار فرمالیسم شده است. به صورت فرهنگ توجه می‌کند و محتوای آن را رها کرده است. ما این همه مشکلات فرهنگی در کشورمان داریم ولی در این شورا فقط به فرم فرهنگ توجه می‌شود. جلسات متعددی برگزار می‌شود و فقط قانون و آیین‌نامه تصویب می‌شود؛ آیین‌نامه‌هایی بی‌ثمر. الان کشور ما دچار توسعه بداخلاقی است. چرا نمی‌توانیم فکری برای این مشکل بکنیم؟ چون به کسانی که توانایی تبیین و تحلیل این مساله اجتماعی را دارند، گفته‌اند حرف نزنید و به کسانی که این توانایی را ندارند، گفته‌اند حرف بزنید!

شما فرمودید فرهاد رهبر کارگزار سیاست‌های احمدی‌نژاد بود ولی او این اواخر با احمدی‌نژاد هم مشکل پیدا کرده بود.

برای اینکه احمدی‌نژاد از خودش عبور کرده بود ولی دکتر رهبر از خودش عبور نکرد! همان طور که گفتم، دکتر رهبر جلوتر از وزارت علوم حرکت می‌کرد. احمدی‌نژاد در این دو سه سال آخر، می‌خواست وزارت علوم جور دیگری عمل کند ولی دکتر رهبر مطابق خط مشی وزارت علوم حرکت نمی‌کرد. او ضد احمدی‌نژاد نبود بلکه به احمدی‌نژاد می‌گفت تو چرا سیاست‌های پیشین خودت را دنبال نمی‌کنی.

پس در مجموع، به نظر شما، شادی ناشی از برکناری فرهاد رهبر در دانشگاه تهران موجه است.

کاملاً! بعد از یک غم طولانی، این شادی طبیعی است. البته این شادی ممکن است کاذب و موقت باشد. دانشگاه تهران دوره‌ای طولانی در حالت خمودی و سکون قرار خواهد گرفت؛ برای اینکه ترکیب نیروی اجتماعی‌اش تغییر کرده است. دانشگاه تهران در نتیجه عملکرد دکتر رهبر، اکنون مثل موجودی کمرشکسته است و تا مدت‌ها توان حرکت رو به جلو را ندارد. به همین دلیل این شادی فعلی، ممکن است چندان دوام نیاورد.

 

عصر ایران


انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند


سخنان حکیم ارد بزرگ درباره چهارشنبه سوری

Posted: 24 Feb 2014 06:28 PM PST


http://s5.picofile.com/file/8114785426/hakim_orod_bozorg_550.jpg



اُرُد شادی را در بی بندوباری نمی بیند ، شادی آرزوی پاک آدمیان است ، همه باید شادی را به یکدیگر هدیه دهند ، شادی ، برآیند مهر و  دوستی است ، همانند بزم نوروز که خجسته ترین جشن هاست . حکیم ارد بزرگ


زیباترین جشن و بزم گیتی ، نوروز باستانی ایرانیان است .  حکیم ارد بزرگ


شیره نوروز باستانی ، هدیه شادی به یکدیگر است .  حکیم ارد بزرگ


نوروز ایرانیان ، فرخنده جشن زمین و آدمیان است ، و چه روزی زیباتر از این ؟ .  حکیم ارد بزرگ


با نوروز هر سال ، دوباره زاده می شویم . حکیم ارد بزرگ


بهار و نوروز تنها زمین را بیدار نمی کنند ، آدمیان هم بیدار و شاداب می گردند . حکیم ارد بزرگ


جشن و بزم نوروز با تار و پود زمین و آدمیان آمیخته ، نوروز ، آغاز بیداری ، دگرگونی و زایش است . حکیم ارد بزرگ


چراغ جشن و بزم را ، همواره فروزان داریم . حکیم ارد بزرگ



درباره حکیم ارد بزرگ:


حکیم ارد بزرگ ،ارد بزرگ ،حکیم اُرُد بزرگ ، hakim orod bozorg , hekmat orodism , bozorg shirvan


حکیم ارد بزرگ بزرگترین فیلسوف حال حاضر و چهارمین حکیم تاریخ ایرانزمین است سه حکیم پیش از او عبارتند از : حکیم بزرگمهر ، حکیم فردوسی طوسی و حکیم عمر خیام .

ارد بزرگ در حال حاضر زنده است و در شهر کرج مرکز استان البرز ایران در انزوا زندگی می کند . کسانی که او را از نزدیک دیده اند می گویند : حکیم انسانی فوق العاده دانا ، آرام و کم حرف است ، برعکس تصور همگانی ، زندگی بسیار ساده دارد او در  یک آپارتمان کوچک به همراه دخترش غزاله ، در غرب کرج زندگی می کند هنگام گفتگو ، بیشتر شنونده است و تا لازم نباشد سخنی نمی گوید .

با وجود داشتن دشمنان بسیار ، هیچگاه در مقام پاسخگویی به آنها بر نیامده است و تنها در کتاب سرخ جمله ایی کوتاه در این مورد دارد : پاکترین هم که باشی دشمنان بسیار خواهی داشت .





احمد شاه مسعود می گوید :


من و ارد [حکیم ارد بزرگ ایرانی] زاده یک سرزمین بزرگ هستیم .
احمد شاه مسعود چند ماه پیش از کشته شدنش می گوید : هنگامی که نوشته های ارد دانا را می خوانم می بینم آرزو هایم را نوشته است .

بی نظیر بوتو می گوید :


ما با کشورهای منطقه و بخصوص ایران ، اساطیر ، فرهنگ و تاریخی مشترک داریم من هم همانند بزرگانی نظیر "اقبال لاهوری" و "ارد بزرگ" تمایل دارم کشورهای ما بر اساس فرهنگ و ریشه های مشترک هر روز بیشتر از پیش به هم نزدیک شوند .



- مطلبی در این مورد از سایت پایگاه اطلاع رسانی ائتلاف ملی افغانستان به رهبری دکتر عبدالله عبدالله؛ رهبر ائتلاف ملی افغانستان را با هم می خوانیم :


دوستی احمد شاه مسعود و حکیم ارد بزرگ

در مورد دوستی حکیم ارد بزرگ که بزرگترین فیلسوف و حکیم زنده ایران است با احمدشاه مسعود خیلی نوشته اند و قضاوتهای گوناگون داشته اند عده ایی در افغانستان می گویند احمدشاه مسعود در روزهای تنهایی و سختی پس از حمله طالبان که با سقوط کابل و از دست رفتن بخش زیادی از کشور همراه بود مورد حمایت معنوی ارد بزرگ قرار گرفت و حکیم هدایایی برای او فرستاد که شرح آن در صدها سایت آمده است و مخالفین همانند احزاب کمونیستی نیمه جان فعلی افغانستان و همچنین پشتون های تند روی مورد حمایت پاکستان و امارات متحده عربی که مخالف تاجیک ها و زبان دری و فارسی هم هستند دوستی این دو را نوعی حمایت دولت ایران از جنبش شمال و شخص احمدشاه مسعود دانسته اند .

بهرشکل دوستی نخبگان ایران و افغانستان از دیرباز بوده و هم اکنون نیز هست و کشورهای دشمن ، همانند کشورهای عربی و انگلیس نمی توانند این رابطه را مخدوش و زشت نمایند .


http://s2.picofile.com/file/7656963759/ahmad_shah.jpg

در ادامه این نوشته باید گفته شود : داکتر عبدالله عبدالله؛ رهبر ائتلاف ملی افغانستان ، مطرح ترین شخصیت متنفذ این کشور برای انتخابات ریاست جمهوری آینده است او از نزدیکترین یاران آمر صاحب شهید احمدشاه مسعود و همچنین شهید پروفسور برهان الدین ربانی است . او از پدری پشتون (قندهار) و مادری تاجیک (پنجشیر) بدنیا آمده است و هم اکنون 50 سال دارد . چند روز پیش (1 اسفند 1392) در مسیر جلال آباد در شرق افغانستان از ترور ، خوشبختانه جان سالم بدر برد .




انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند


لابی گری برای شریک شدن در قتل هموطنان؟!

Posted: 18 Feb 2014 05:05 PM PST



این که یک سوم اتوبوس های در حال تردد در ایران اسکانیا هستند، ادعایی است که برای توجیه تلفات این اتوبوس مطرح می شود. آمار پلیس راهور حکایت از آن دارد که تنها 9.9 درصد اتوبوس ها اسکانیا هستند ولی همین 9.9 درصد ، در 9 ماه اخیر سال جاری ، بیش از 52 درصد از کشته های سوانح اتوبوسی را به خود اختصاص داده است.
 عصرایران - در حالی که پلیس راهور در اقدامی پیشگیرانه برای جلوگیری از زنده سوزی مردم در داخل اتوبوس های اسکانیا ، شماره گذاری آن را تا رفع ایرادها متوقف کرده است ، فشارهای سنگینی بر پلیس وارد می شود تا نسبت به جان مردم بی اعتنایی پیشه کند و بار دیگر اتوبوس ها اسکانیا را شماره گذاری نماید!
 
محور این فشارها چند موضوع است:
- اسکانیا همه استانداردهای لازم را دارد و لذا پلیس حق ندارد جلوی شماره گذاری اش را بگیرد.
 
- پای مافیا در میان است و چون می خواهند از خارج اتوبوس وارد کنند، در حال نابودی تولید داخل هستند.
 
- یک عده در آتش سوزی (نه آتش سوزی ها!) اسکانیا کشته شدند ولی بیش از این تعداد که در کارخانه تولید کننده کار می کنند ، در حال بیکار شدن هستند.
 
- بیش از یک سوم اتوبوس های در حال تردد در کشور ، اسکانیا هستند و نمی توان سیستم حمل و نقل عمومی را مختل کرد.
 
- صادرات اسکانیای تولید داخل به خارج متوقف شده و ارزآوری آن کاهش یافته است.
 
- با این کارها ، باعث می شوند تولید کننده اسکانیا از کشور برود.
 
در این باره نکات زیر قابل تأمل است:
 
 - این که کارخانه تولید اسکانیا در داخل ، گواهینامه های استاندارد ملی را دارد یا نه، هر چند بسیار مهم و حیاتی است ، اما صرف داشتن کاغذی به نام گواهی استاندارد ، برغم آن که لازم است اما به هیچ روی کافی نیست و خودرو باید در "عمل" هم استاندارد باشد.
اتوبوسی که مدام آتش می گیرد و در همین سال جاری ، دهها نفر را به کام شعله های آتش برده ، حتی اگر در بدو تولید ، گواهی استاندارد هم گرفته باشد، عملاً استاندارد نیست. مسافری که در میان شعله های آتش اتوبوس اسکانیا قرار گرفته ، نمی تواند به آتش بگوید این اتوبوس استاندارد است ، مرا نسوزان!

آتش سوزی اتوبوس اسکانیا در جاده اهواز - هفتگل با 12 کشته

 
 
از همه این ها گذشته، برخلاف آنچه ادعا می شود اتوبوس های اسکانیا ، همه استانداردهای تولید که بالغ بر 50 مورد است را ندارند؛ از جمله استاندارد "برخورد از روبرو" ، برخورد جانبی" هدایت پذیری" و ...! البته مقصر در این زمینه ، سازمان استاندارد است که برخی از موارد استاندارد را - به عللی که باید در جای دیگر مطرح کرد - بررسی و مطالبه نمی کند!
نکته مهم این جاست که اگر واقعاً این اتوبوس ها استاندارد هستند ، خود استاندارد زیر سؤال می رود که چگونه به اتوبوسی که چنین خطرساز است گواهی استاندارد داده است؟
 
- فرافکنی از شیوه های مهم برای فرار از پاسخگویی است: کدام مافیا می خواهد کدام اتوبوس خارجی را وارد کند؟ آیا هر جا کم بیاوریم فوراً پای مافیا و استکبار جهانی و ... را به میان بیاوریم مشکل حل می شود؟
اصلاً فرض کنیم که چنین مافیایی وجود دارد و همین الان هم اتوبوس های وارداتی اش پشت مرز منتظر ترخیص هستند. آیا این مسأله، سوختن و ناایمن بودن اسکانیای داخلی را توجیه می کند؟   
بالأخره اسکانیا می سوزد یا نمی سوزد؟ اگر نمی سوزد که هیچ! اما اگر می سوزد باید فکری با حالش کرد ، چه مافیا وجود داشته باشد و چه وجود نداشته باشد!


آتش سوزی دو اتوبوس اسکانیا در جاده تهران - قم در 18 شهریور 92 با 44 کشته



 
- این که یک سوم اتوبوس های در حال تردد در ایران اسکانیا هستند، ادعایی است که برای توجیه تلفات این اتوبوس مطرح می شود. آمار پلیس راهور حکایت از آن دارد که تنها 9.9 درصد اتوبوس ها اسکانیا هستند ولی همین 9.9 درصد ، در 9 ماه اخیر سال جاری ، بیش از 52 درصد از کشته های سوانح اتوبوسی را به خود اختصاص داده است . یعنی کمتر از 10 درصد اتوبوس های ایران ، بیش از 50 درصد از کشته ها را سبب شده اند که این آمار وحشتناک ، جای هیچ اما و اگر و فرافکنی و توجیهی باقی نمی گذارد.
 
این سوال هم مطرح است که چرا اسکانیاهای تولید خود سوئد آتش نمی گیرند ولی اسکانیاهای ایرانی می سوزند؟ مشابه این سوال ، قبلاً هم درباره پژوی تولید داخل مطرح بود که چرا این می سوزد و همتایان فرانسوی اش نمی سوزند که در نهایت، ایران خودرو پژوهای دارای اشکال را فراخوان کرد تا رفع عیب کند.
 
- این که صادرات آن متوقف شده یا کاهش یافته یا ممکن است مالکش از ایران برود و نظایر این ها ، امور ثانویه هستند. هر تولید کننده ای تا زمانی که تولیداتش استاندارد واقعی باشد و جان و مال مردم را به خطر نیندازد، محترم است ولی این بدان معنا نیست که هر چه خواست و با هر کیفیتی خواست تولید کند و کسی هم نگوید بالای چشمت ابروست.
 
- اگر کارگری به خاطر توقف خط تولید بیکار شود ، مسوولش پلیس نیست که به خاطر حفظ جان مردم شماره گذاری را متوقف کرده بلکه کسانی که باید کیفیت را کنترل کنند باید پاسخگوی وضعیت باشند. ضمن این که نمی توان به بهانه اشتغال یک عده ، جان عده ای دیگر را به خطر انداخت ؛ عقل هم همین را می گوید.
 
- تلاش برای منحصر کردن حوادث اسکانیا به یک مورد (حادثه اتوبان قم) ، نادیده گرفتن واقعیت است چه آن که حوادث متعددی در باب آتش سوزی رخ داده است به نحوی که رئیس پلیس راه کشور در ششم دی ماه امسال از آتش‌ گرفتن 3 اتوبوس اسکانیا تنها در 15 روز منتهی به آن خبر داد و این ، سوای موارد متعدد قبل و بعد از این بازه زمانی است.
 
لذا بهتر است به جای این همه توجیه و فرافکنی و ...، مشکل حل شود زیرا کسی دوست ندارد تولید داخل کشورش معیوب باشد یا متوقف شود. در این میان ، لابی گری و لاپوشانی برای شماره گذاری اتوبوس هایی که هر لحظه ممکن است افراد جدیدی را به کشتن بدهند ، چیزی جز شریک شدن در قتل انسان ها نیست.
 

گزارش تکان دهنده از فروش کودکان

Posted: 18 Feb 2014 05:03 PM PST


منبع: اعتماد
مشتری دارد، او را تا دو و نیم میلیون تومان می‌خرند. برای چه تحویل شما بدهم؟» راحله سیزده سالش است، مادر مواد فروشش در زندان است و برادرش سرپرستی او را به عهده دارد. راحله شناسنامه ندارد. برادرش نمی‌خواهد او را تحویل موسسه خیریه دهد. «دو میلیون بده بچه را ببر هر جا که خواستی.»

این گزارش نیست، روایت نبض کند کودکانی است که هر روز آنها را سر چهارراه‌ها یا مترو می‌بینیم. نه می‌توانند بخوانند نه می‌توانند بنویسند، تنها چیزی که از همان ابتدا آموزش دیده‌اند کار کردن است. آنها از صبح کار می‌کنند تا شب پدر و مادرهای جعلی یا پدر و مادرهای خودشان با خیال راحت مواد بکشند. کارگرانی که اگر خوب کار کنند، خریداران فراوانی دارند. قیمت این کودکان برده را می‌پرسم: «از صد هزار تا پنج میلیون.»

بردگی به جای عاشقی


اینجا دروازه غار است، ناف تهران. سوار مترو که شوی، کمتر از یک ساعت به ایستگاه شوش می‌رسی و چند قدم پیاده که بیایی جایی سر در می‌آوری که انسانیت دود شده و به هوا رفته است. صبح‌ها خلوت و شب‌ها از زمین بچه می‌جوشد. نه عاشق می‌شوند، نه کودکی می‌کنند. وقتی به سن دوازده سیزده سالگی می‌رسند باید ازدواج کنند و بچه‌دار شوند. این چرخه زندگی کودکان برده است. راه دیگری مقابل پای آنها نیست، فکر می‌کنند حتما این صحیح‌ترین راه است. آنها را غربتی صدا می‌زنند.

از لب خط تا دروازه غار، خانه‌هایی را می‌بینی با حیاط‌هایی بزرگ و هشتی و اندرونی و بیرونی. در تمام این اتاق‌ها خانواده‌هایی زندگی می‌کنند با چند بچه. هر بچه سرمایه‌ای برای خانواده. برای این والدین، فرزند بیشتر، زندگی بهتر است، مواد بیشتر است و نشئگی عمیق‌تر.

بیمارستانی شبیه به وال‌استریت


دختربچه ۱۴ ساله افغان سال پیش بچه‌دار شده بود. او حتی توان بلند کردن بچه را هم نداشت اما حالا بچه او پیش خودش نیست. نوزادش را سه میلیون تومان فروخته است. در این محله گروه دیگری نیز هستند کم‌تعدادتر از غربتی‌ها. به آنها فیوجی می‌گویند. اکثر مددکاران موسسات خیریه که با این خانواده‌ها سر و کار دارند، خرید و فروش بچه یا بچه‌دار شدن برای درآمدزایی را ناشی از فقر فرهنگی در بین این گروه‌ها می‌دانند. اینجا با بچه تجارت می‌کنند، مواد می‌کشند، زندگی می‌کنند و دست آخر هم سرنوشت تلخ‌تری در انتظارشان است. اینجا هر اتفاقی می‌افتد.

مردی به نام خسرو وجود دارد. به بچه‌ها پول می‌دهد و بعد آنها را به هزار شکل دیگر به بردگی می‌گیرد. کودکان موظف هستند که آخر شب با مقدار مشخصی پول به خانه برگردند. اگر پول کم آورده باشند، باید تن به کارهای دیگری دهند. ازدواج این بچه‌ها هیچ جایی ثبت نمی‌شود. نامشان جایی ثبت نمی‌شود. گویا روح هستند. برده‌هایی که فقط برای کار زاییده شده‌اند.

بیمارستان ... در خیابان مولوی تهران است. بازاری برای خرید و فروش بچه؛ درست مانند وال استریت. یکی از دانشجویان پزشکی که آنجا کار می‌کند، می‌گوید: «خانم‌هایی به این بیمارستان می‌آمدند و بچه‌دار می‌شدند و می‌رفتند، حتی برای شیردهی کودک خود صبر نمی کردند. خیلی عجیب به نظر می رسید. اما همین خانم دو هفته بعد می‌آمد و برگه‌ای را که دست مردی بود امضا و پول ناچیزی دریافت می‌کرد، سپس بچه را به او تحویل می‌داد. به همین سادگی. اینجا زنان معتاد هم می‌آیند برای زایمان، اما خرج دو سه شب مصرفشان را می‌گیرند و کودک خود را می‌فروشند.»

بیایید برگردیم به دروازه غار. کوچه‌های باریک با جوی‌هایی که خشک شده است. بوی زباله می‌آید. دیوار سفید بزرگی دور جایی شبیه به میدان را گرفته است. از سوختگی‌های کنارش می‌توان فهمید که اینجا خوابگاه کارتن‌خواب‌هاست. یکی از آنها در میان زباله‌ها به ظرف برنجی می‌رسد و آهسته آهسته شروع به خوردن آن می‌کند.

فروش کودک به هر قیمتی


غربتی‌ها گروهی هستند که اصل خرید و فروش بچه‌ها متعلق به این گروه است. گروه‌های دیگر سعی می‌کنند که بیشتر بچه‌دار شوند تا پول بیشتری به چنگ بیاورند. مادری فرزند خود را یک و نیم میلیون تومان فروخته است. هنگامی که باردار بوده، بیمارستان نرفته زیرا قرار این بوده است که به محض اینکه بچه‌دار شد، باید او را به خریدار بدهد.

- نمی‌خواستی بچه‌ات را نگه داری؟

- چرا اما به پولش نیاز داشتم.

تمام مکالمه همین قدر طول می‌کشد. آنقدر مطمئن پاسخ می‌دهد که دیگر جای سوالی باقی نمی‌گذارد. بین خودشان و بچه، همیشه خودشان را انتخاب می‌کنند. مادر دیگری قرار بوده با فروش بچه به قیمت دویست هزار تومان لااقل خرج چند شبش را به دست آورد. زمانی که او تازه مواد مصرف کرده بوده، خریدار می‌آید و بچه را می‌برد، نه پولی پرداخت می‌شود، نه مادر چیزی یادش می‌آید. همه زندگی‌شان در پایپی شیشه‌ای خلاصه شده. پایپ هنوز در دستش هست. در حیاط خانه چند کودک بازی می‌کنند. کارگرانی که منتظر مشتری هستند، زمین یخ‌زده و آب سیاهی آنجا جریان دارد، بچه‌ها روی آنها سر می‌خورند و می‌خندند.

یکی از مددکاران اجتماعی محله می‌گوید: «موردی داشتیم که برای ساکت کردن نوزاد چهارماهه خودش به او متادون می‌داده و در کنار نوزاد شیشه مصرف می‌کردند که بچه دچار حمله‌های شدیدی شده بود. هر کاری می‌کردیم که بچه را از مادر بگیریم و او را درمان کنیم قبول نمی‌کرد. بعدا که با او صحبت کردیم به ما گفت بچه پنج میلیون تومان مشتری داشته است و اگر آن را به ما تحویل می‌داد مشتری بچه از دست می‌رفته اما به خاطر حال بد کودک مجبور شد و او را به ما داد.»

کودکان اجاره‌ای


مسعود، مددکار اجتماعی و بلد محله است. او مسئول شناسایی دروازه غار و لب خط است. خانه‌ای را نشان می‌دهد که یک سال پیش توسط موسسه‌ای خیریه کشف شد و تعداد زیادی بچه را از آنجا نجات می‌دهند، می‌گوید: «سال پیش بود فکر می‌کنم که این خانه را پیدا کردیم. حدود ۴۰ تا ۵۰ بچه در این خانه بودند که هرروز صبح عده‌ای می‌آمدند و آنها را اجاره می‌کردند و دوباره آخر شب آنها را برمی‌گرداندند.»

گروه دیگری هستند که در بارداری متوجه می‌شوند که نمی‌توانند از بچه نگهداری کنند و به همین خاطر دنبال خریداری برای فرزند خود می‌روند. اینها امن‌ترین مکان را یا خانه‌هایشان می‌دانند یا بیمارستان ... . دانشجوی پزشکی که در این بیمارستان کار می‌کند می‌گوید: «در روز حدود سه تا چهار تا از این موارد در بیمارستان داریم. شاید خیلی از آنها در قبال فروش بچه خود اصلا پولی نگیرند و خیلی از آنها کودکان خود را رها می‌کنند و می‌روند.»

از طرح ضربتی تا فقر فرهنگی


در لب خط، مردها تا آخر شب قمار می‌کنند و زن‌ها کار. فرهنگ زندگی‌شان عجیب است. کودکان آنها هم گاهی اوقات وارد این بازی‌ها می‌شوند و از همان سنین کودکی دست به همه کاری می‌زنند. یکی دیگر از مددکاران اجتماعی می‌گوید اینها از بچه‌ها هر استفاده‌ای می‌کنند و این همان فقر فرهنگی شدیدی است که در میان آنها وجود دارد. با برخورد و طرح‌های ضربتی اینها جمع‌آوری نمی‌شوند. صرفا باید از طریق تغییر خود این بچه‌ها نگذاریم نسل جدیدی از آنها تربیت شود.

این گزارش حتی پایانی هم ندارد. پایانی نیست بر مشکلات کودکانی که ناخواسته به دنیا می‌آیند و نمی‌دانند که چه کسانی هستند. بچه‌هایی که هنوز بچگی‌نکرده پدر شده‌اند، مادر شده‌اند، اما نه می‌دانند خودشان از کجا آمده‌اند، نه بچه‌شان به کجا می‌رود. اینجا لب خط است، دروازه غار. اینجا ته خط است برای بچه‌هایی که معامله می‌شوند تا مادرشان بگوید: «فروختمش و پول زندگی را به دست آوردم / چاره‌ دیگری نداشتم. اگر نمی‌فروختم چه کار می‌کردم؟ / نمی‌توانستم نگهش دارم. آدم در خماری هر کاری می‌کند. وقتی پول خوبی پیشنهاد می‌کنند دیگر به من چه که بدانم کجا می‌رود؟»



http://www.asriran.com/fa/news/321699/



گرمایش آب ها؛ تهدیدی فرا اقیانوسی

Posted: 18 Feb 2014 05:00 PM PST



افزایش اندک دمای آب اقیانوسی می تواند مهاجرت ماهی ها به آب هایی با شرایط دمایی مناسب تر را به همراه داشته که در نهایت جوامع ماهیگیری را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
گرمایش آب اقیانوس؛ تهدیدی فرا اقیانوسی

 

محمد مهدی حیدرپور، زیست نیوز - بنابر نتایج مطالعه جدید دانشمندان که در نشریه "گلوبال چنج بیولوژی" منتشر شده، با افزایش دمای اقیانوس، زندگی ماهی ها در زیست بوم های اطراف خط استوا با تهدیدهای جدی مواجه خواهد شود. بر همین اساس، افزایش اندک دمای آب اقیانوسی می تواند مهاجرت ماهی ها به آب هایی با شرایط دمایی مناسب تر را به همراه داشته که در نهایت جوامع ماهیگیری را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

"جودی رامر"، کارشناسان صخره های مرجانی در دانشگاه جیمز کوک استرالیا، و همکارانش شش گونه ماهی در امتداد صخره های مرجانی استوایی و آثار گرمایش آب بر توانایی بقای آنها را مورد بررسی قرار داده اند. در همین راستا، مشخص شده است حتی یک گونه نیز در آب هایی که گرمایش سه درجه سانتیگرادی را نسبت به دمای کنونی تجربه کنند، قادر به بقا نیست.

حساسیت دمایی احتمالا از آن جایی ناشی می شود که ماهی ها در آب های گرم استوایی تنها دامنه محدودی از دما را طی دوران زندگی خود تجربه کرده و برای بهترین عملکرد در این دماها تکامل یافته اند. به گفته رامر، گونه های ماهی استوایی در معرض بیشترین خطر ناشی از تغییرات آب و هوایی قرار داشته زیرا با دامنه محدود دمایی سازگار شده اند. بر همین اساس، افزایش دو تا سه درجه سانتیگرادی پیش بینی شده تا پایان قرن حاضر می تواند خطرات قابل توجه ای را متوجه گونه هایی خاص کند.

برای محاسبه چگونگی عملکرد ماهی ها در دماهای مختلف آب، رامر و همکارانش نرخ های مصرف اکسیژن توسط ماهی ها که موجب سوخت و ساز می شود را بررسی کرده اند. تجزیه و تحلیل آنها نشان داده با گرمایش آب عملکرد ماهی ها کاهش می یابد. در شرایط آزمایشگاهی انجام تست، این مساله ماهی را تهدید نمی کند. اما در حیات وحش، هنگامی که ماهی به سطح بالای عملکرد خود برای شکار و یا فرار از دست شکارچی نیازمند است، دمای آب نقشی کلیدی در حفظ بقا ایفا می کند.

به گفته رامر، با تداوم گرمایش آب امکان مهاجرت ماهی ها به آب هایی با دمای مناسب تر وجود داشته که اثری فرا اقیانوسی به همراه خواهد داشت. این مساله بر جوامع انسانی وابسته به ماهیگیری تاثیرگذار خواهد بود. هنگامی که موضوع امنیت غذایی مد نظر قرار گیرد، این شرایط حالتی اضطراری و فوری می یابد

«مسافران» تا کی باید تاوان «اعتیاد رانندگان» را بدهند؟

Posted: 18 Feb 2014 04:58 PM PST




بسیار شرم آور است که برغم این همه دستگاه ، باز هم تعداد کثیری از رانندگان معتاد هستند و معلوم است که معتاد ، به ویژه در ساعات شب، بیش از دیگران در معرض حادثه سازی است.
عصرایران - سقوط یک دستگاه اتوبوس به دره ای در جاده هراز ، تعداد زیادی از هموطنان مان را به کام مرگ و جراحت فرستاد که تا لحظه نگارش این متن ، تعداد کشته شدگان به 20 نفر رسیده است.

این که علت وقوع سانحه چه بوده است ، هنوز مشخص نیست اما به بهانه این حادثه غم انگیز که ساعت 4.5 صبح به وقوع پیوسته یک نکته را می توان به طور کلی ( و نه درباره حادثه اخیر) درباره سوانح اتوبوسی مطرح کرد و باقی موارد را در آینده پی گرفت.

 ضمن احترام به رانندگان و کمک رانندگانی که برای حمل مسافران بین شهری زحمت می کشند و شب و روز و تابستان و زمستان ، در نهایت احتیاط، قانونمداری و امانتداری مردم را به مقصد می رسانند، باید به صراحت و بی تعارف گفت که بخش قابل توجهی از کسانی که جان و مال مردم را در جاده ها و اتوبان های بیرون شهر به دست می گیرند ، مشکل اعتیاد دارند ، هر چند که ممکن است گواهی سلامت هم داشته باشند!

این در حالی است که بر وضعیت این رانندگان ، هم شرکت های مسافری ، هم وزارت راه و ترابری و هم پلیس نظارت دارند و این ، بسیار شرم آور است که برغم این همه دستگاه ، باز هم تعداد کثیری از رانندگان معتاد هستند و معلوم است که معتاد ، به ویژه در ساعات شب ، بیش از دیگران در معرض حادثه سازی است.
جای معتاد هر جا که باشد، پشت فرمان اتوبوس هایی نیست که زن و بچه مردم در آنند.



سوال مشخص از مدیران شرکت های مسافربری ، مسولان وزارت راه و ترابری و پلیس راهور این است که آیا واقعاً از کنترل رانندگان ناتوان هستند؟

این همه جوان و میانسال جویای کار که بسیار هم سالم هستند در این کشور وجود دارد؛ آیا نمی توان اولتیماتومی به رانندگان معتاد داد و سپس ، با آموزش و کارآموزی افراد جویای کار ، آنها را جایگزین کرد؟
کار راحتی نیست و طرح و برنامه می خواهد ولی باید انجام شود ، آن هم به یک علت ساده: "راننده هایی که معتاد هستند مردم را به کشتن می دهند و حتی خودشان هم کشته می شوند."

پیشنهاد مشخص این است که وزارت راه و ترابری و پلیس ، فرصت معقولی به شرکت های مسافربری بدهند تا محیط کاری شان را سالم سازی کنند و افراد سالم را جایگزین معتادها نمایند و بعد از آن ، با شرکت های متخلف که منافع خود و چند راننده معتاد را بر جان و مال مردم ترجیح می دهند ، برخورد جدی کنند.
البته همان گونه که ذکر شد ، این سخن ، نافی زحمات و خدمات شرکت های مسافربری و رانندگان شریف آنان نیست ، بلکه تمرکز صرفاً بر روی رانندگانی است که دچار اعتیادند و مسافران بیچاره باید تاوان اعتیاد آنان را با جان شان بدهند.

منتظر پاسخ وزارت راه و ترابری و پلیس به این پیشنهاد هستیم و نتیجه آن را چه مثبت و چه منفی به اطلاع مردم خواهیم رساند.

علاقه بی نظیر بوتو به افکار حکیم ارد بزرگ

Posted: 18 Feb 2014 04:49 PM PST

بینظیر بوتو و عشق به ایران





دوست صاحب نفوذی می گفت : یک سال پیش از ترور "بی نظیر بوتو" نخست وزیر فقید کشور پاکستان ملاقاتی با او داشتم او می گفت وقتی صحبت از همگرایی کشورهای منطقه شد ، خانم بوتو به صراحت از اتحاد غرب و برخی کشورهای عربی برای جدایی بین ملتهای منطقه یاد کرد و گفت ما با کشورهای منطقه و بخصوص ایران ، اساطیر ، فرهنگ و تاریخی مشترک داریم من هم همانند بزرگانی نظیر "اقبال لاهوری" و "ارد بزرگ" تمایل دارم کشورهای ما بر اساس فرهنگ و ریشه های مشترک هر روز بیشتر از پیش به هم نزدیک شوند .
* نکته مهم : چرا و به چه علت هر گاه یکی از سران کشورهای حاشیه ایران دست دوستی و اتحاد همه جانبه به سوی ایران دراز می کنند به ناگاه ترور می شود !؟ ترور "بی نظیر بوتو" و یا "احمدشاه مسعود" و مرگ مشکوک "صفرمراد نیازف" از شاخص ترین این حوادث است .


منبع : انجمن راسخون
rasekhoon.net/forum/post/show/456761/737429

روزنامه پیام سمنان - جملات زیبا از بزرگان

Posted: 18 Feb 2014 04:47 PM PST


آن که شادی را پاک می کند، روان آدمیان را به بند کشیده است.  حکیم ارد بزرگ
عشق همانند مغناطیسی است که ما را به مبدا خود جذب می کند.  باربارا دی آنجلیس
اگر همه آرزوها برآورده می شد، هیچ آرزویی برآورده نمی شد.  یونسکو
از دیگران نخواهیم رخدادهای اندوهناک گذشته خویش را برایمان بازگویند.   حکیم ارد بزرگ
  مقام عالی انسانی در برابر شماست.  آن را به دست آورید.  شیللر
  به زبانت اجازه نده که قبل از اندیشه ات به کار افتد.  شیلون
کسی، رستاخیز و دگرگونی بزرگی را فراهم می آورد که پیشتر بارها و بارها با تصمیم گیری های بسیار، خود ساخته شده باشد.  حکیم ارد بزرگ
اگر آنچه انجام می دهید، ناحق باشد، موفقیتی کسب نخواهید کرد.  توماس کارلایل.  فیلسوف اسکاتلندی
وقتی که رویا می بینم، احساس جوانی می کنم.  الیزابت کوتورث
اگر برای رسیدن به آرزوهای خویش زورگویی پیشه کنیم، پس از چندی کسانی را در برابرمان خواهیم دید که دیگر زورمان به آنها نمی رسد.  حکیم ارد بزرگ
لازمه موفقیت، در توانائی تمرکز انرژی ذهنی و جسمی و بدون وقفه برروی یک مسئله است بی آن که احساس خستگی کنید.  توماس ادیسون
آموزش توانسته است جمعیت فراوانی را باسواد کند، امانتوانسته است، به آنها بگوید چه بخوانند.  جی. تراولیان
آن که نمی تواند از خواب خویش برای فراگیری دانش و آگاهی کم کند ارزش برتری و بزرگی ندارد.  حکیم ارد بزرگ
 هرگز هیچ هدفی را رها مکنید، مگر اینکه ابتدا قدم مثبتی درجهت تحقق آن برداشته باشید.  آنتونی رابینز
آنان که مدام دل نگران ناتوانان هستند هیچ گاه نمی توانند ناتوانی را نجات بخشند! با اشک ریختن ما، آنها توانا نمی شوند باید توانا شد و آنگاه آستین همت بالا زد.  حکیم ارد بزرگ
کامیابی تنها در این است که بتوانی زندگی را به شیوه خود سپری کنی.  کریستوفر مورلی
اگر می خواهی دوستیت پا برجا بماند هیچ گاه با دوستت شریک مشو.  حکیم ارد بزرگ
دانشگاه تمام استعدادهای افراد، از جمله بی استعدادی آنها را آشکار می کند.  چخوف
دوستی با کسی که باورهایت را نمی پذیرد به جایی نخواهد رسید.  حکیم ارد بزرگ
معاشرت بر دانایی می افزاید ولی تنهایی مکتب نبوغ است.  گیبون
گفتگو با خردمندان و دانشوران، پاداشی کمیاب است.  حکیم ارد بزرگ
همه ما نیاز داریم که دائما  احساس رشد عاطفی و معنوی کنیم.  این غذایی است که روح ما به آن محتاج است.  آنتونی رابینز
اینترنت همانند دریاست، کسی که آن را نمی شناسد همانند کسی است که شنا را نمی داند.  حکیم ارد بزرگ
بزرگترین گمشده های ما در زندگی، نزدیکترین ها به ما هستند !.  حکیم ارد بزرگ
دانه خدمت نیکو بیفشان. یادگارهای شیرین از آن بیرون خواهد آمد.  مادام دوستاهل
بهترین زمان برای رفع عواطف منفی هنگام بروز و احساس آنهاست.  هنگامی که این عواطف قدرت گرفتند، رفع آنها بسیار مشکلتر است.  آنتونی رابینز
  تاریکی در زندگی ماندگار و ابدی نیست، برسان روشنایی.  حکیم ارد بزرگ
آن گاه هر کاری که از شما سر بزند سرشار از عشق و شور زندگی خواهد بود.  باربارا دی آنجلیس
گنج هائی که در قلب هستند، قابل سرقت نیستند.  ضرب المثل روسی
اگر زندگی با تو سر ناسازگاری دارد تو با او سازش کن.  اسپارت
کیش خوب همانند فوتبال خوب است، حرف نمی زند، عمل می کند.  کن بلانچارد
آدمیانی مانند گل های لاله، زندگی کوتاه در هستی و نقشی ماندگار در اندیشه ما دارند.  حکیم ارد بزرگ




برگرفته از : نسخه شماره 3581 - روزنامه پیام سمنان - جملات زیبا از بزرگان

http://www.payamesemnan.com/Template1/News.aspx?NID=46277

http://www.payamesemnan.com/Template1/Article.aspx?AID=8481#46277


انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند


شایعاتی درباره گلکسی نوت ۳

Posted: 16 Feb 2014 05:28 PM PST

هر لحظه تعداد شایعاتی که درباره تبلت گلکسی نوت ۳ منتشر می شود در حال افزایش است اکنون ویژگی صفحه نمایش نشکن به این فبل اضافه شده است. برخی از وب سایت های خبری اندازه صفحه نمایش آن را ۶ اینچ اعلام کرده اند در حالی که برخی دیگر ادعا می کنند که اندازه واقعی صفحه نمایش گلکسی نوت ۳ حدودا ۵٫۷ اینچ است. شکل گلکسی نوت 3 با توجه به خبری که ET News منتشر کرده است ممکن است در نهایت این محصول ۴ مدل داشته باشد. مدل اول دارای دوربین ۱۳ مگاپیکسلی است با صفحه نمایش AMOLED و در مقدار محدود به فروش می رسد. مدل دوم دارای بدنه پلاستیکی و دوربین ۱۳ مگاپیکسلی و صفحه نمایش AMOLED است. مدل سوم هم همچنین دارای بدنه پلاستیکی با دوربین ۱۳ مگاپیکسلی است در ساخت بدنه مدل چهارم از ارزانترین نوع پلاستیک استفاده شده است دوربین آن ۸ مگاپیکسلی بوده و صفحه نمایش آن LCD نیز می باشد. اکنون باید منتظر تایید این اخبار توسط سامسونگ باشیم زیرا که تنها شرکت سازنده این محصول است که میتواند به این شایعات پایان دهد.

کمپانی دل برای چینی ها لب تاب لوحی می سازد!!!

Posted: 16 Feb 2014 05:22 PM PST



دل قصد دارد برای پاسخ به نیاز بازار، تا پایان سال جاری میلادی یک رایانهٔ لوحی را مختص کشور چین روانهٔ بازار کند.
پتر مارس مدیر اجرایی و فروش آسیای شرقی دل منتشر کرده است.
مصرف کنندگان این بخش از بازار بیشتر به دنبال محصولات ارزان قیمت با کیفیت مناسب هستند و دل در تولید این محصول به این نکته توجه داشته است.
یکی از ویژگی‌های بازار چین و تفاوتش با بازار امریکا این موضوع است که در این کشور رایانه‌های لوحی ارزان قیمت به وفور در بازار وجود دارد. قیمت این محصولات از ۶۰ دلار به بالاست.
اپل نیز برنامهٔ ویژه‌ای برای بازار چین دارد و سخنرانی‌های تبلیغاتی زیادی برای معرفی آی فون جدیدش در این کشور ترتیب داده است.

به گزارش مجلهٔ فوربس، اپل بخشی از بازارش در چین را از دست داده و سهمش از بازار به ۲۸ درصد در سه ماهه گذشته رسیده است. این اتفاق نشان از نفوذ بیشتر رقبای اپل در این بازار دارد.
پتر مارس در سخرانی‌اش گفته است که ویندوز ۸ آنچنان که ما انتظار داشتیم، موفق نبود و امیدواریم که ویندوز ۱. ۸ عملکرد بهتری داشته باشد.
دل در دسامبر گذشته اعلام کرد که از بازار تلفن‌های همراه هوشمند خداحافظی می‌کند و وارد بازار رایانه‌های لوحی می‌شود، اما تا کنون خبر زیادی در خصوص این بخش از فعالیت این تولید کنندهٔ بزرگ منتشر نشده است.

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند


موج بارش جدید در راه است

Posted: 06 Feb 2014 06:27 AM PST


طبق پیش‌بینی سازمان هواشناسی کشور ، طی 24 ساعت آینده بسیاری از مناطق کشور شاهد ادامه بارش برف خواهد بود.

به گزارش ایسنا، بارش برف طی دو روز گذشته در حالی در بسیاری از مناطق کشور آغاز شده است که ارتفاع آن در برخی مناطق روستایی استان‌های گیلان و مازندران به دو متر می‌رسد.

جاده‌های استان‌های گیلان، مازندران، گلستان، البرز، تهران، اردبیل، زنجان، خراسان رضوی، مرکزی، قزوین، اصفهان، کردستان و قم پوشیده از برف است و تردد در آنها با وجود زنجیر چرخ به کندی صورت می‌گیرد.

همچنین بارش برف در سایر استان‌های کشور از جمله خوزستان و سیستان و بلوچستان نیز آغاز شده است.

بر اساس اعلام سازمان هلال احمر نیروهای امدادی این سازمان و ماموران راهداری تا کنون بیش از هزاران نفر را از برف و کولاک نجات داده‌اند.

استاندار مازندران نیز در نامه‌ای به وزیر کشور خواستار ارسال تجهیزات و امکانات امدادی و راهداری برای رفع مشکل مردم غرب مازندران را خواستار شد.

گزارشهای خبرنگار ایسنا حاکی از آن است که آب، برق و گاز برخی مناطق در مازندران کماکان قطع است.

همچنین سازمان هواشناسی در آخرین گزارش خود در 24 ساعت آینده کشور برای بسیاری از مناطق بارش برف را پیش بینی کرده است.

همچنین طی 24 ساعت آینده در اغلب مناطق کشور به ویژه شمال غرب بارش برف و در مناطق جنوبی تر رگبار، رعد و برق و وزش باد پیش بینی شده است. اما از بعد از ظهر امروز و طی روز چهارشنبه در شمال غرب بارش متوقف می شود ولی در سایر نقاط بارش به تناوب ادامه خواهد داشت.

در این مدت بارش برف در مناطق جنوب و جنوب شرق شدیدتر می شود.

در تهران نیز امروز آسمان ابری و در برخی نقاط بارش برف را خواهیم داشت و به تدریج نیز کاهش برف را در تهران خواهیم داشت.

دمای تهران امروز حداکثر به 3- می‌رسد و برای فردا هم برای تهران در برخی نقاط بارش برف را شاهد خواهیم بود.

«علی ضیاء» موهای خود را تراشید

Posted: 06 Feb 2014 06:11 AM PST

به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، مهمان امروز برنامه «ویتامین سه» معلم و دانش آموزی از کردستان بودند. این دانش آموز «ماهان» نام داشت که به دلیل بیماری موهای خود را از دست داده بود و این معلم فداکار برای همدردی با دانش آموزش موهایش را از ته تراشیده بود.

این معلم در گفت‌وگو با ضیاء درباره این کار خود گفت: ماهان نوعی بیماری دارد که مشخص نیست. ابتدا فکر می‌کردند که سرطان است اما پزشکان بعدا اعلام کردند که سرطان نیست و شاید عفونت خونی باشد.

وی ادامه داد: در حقیقت سیستم ایمنی بدن ماهان علیه او فعال شده است. این موضوع باعث شد ماهان از سوی همکلاسی‌هایش مورد تمسخر قرار بگیرد به همین دلیل تصمیم گرفتم من هم برای همدردی با او موهای خودم را بزنم.

وی افزود: روزی که به مدرسه رفتم با گوشی خود 3 عکس با بچه ها انداختیم و آن را روی وبلاگ خود قرار دادم که با واکنش بسیاری از سوی مخاطبان مواجه شد و بسیاری از خبرگزاری‌های معتبر خارجی و داخلی آن را پیگیری کردند.

در ادامه این مراسم علی ضیاء از این معلم خواست تا موهای او را هم از ته بتراشد. ضیاء در این برنامه اعلام کرد که هرکس در حمایت از ماهان موهای خود را زد به ما اعلام کند تا تصاویرش را در برنامه نشان بدهیم.

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند


پدر حکمت اردیسم را بیشتر بشناسیم

Posted: 18 Dec 2013 04:46 AM PST

بیش از 10 سال است که شیفته آموزه های حکیم ارد بزرگ - HAKIM OROD BOZORG - برجسته ترین متفکر و اندیشمند حال حاضر ایران و جهان هستم در مورد افکار چهارمین حکیم تاریخ ایران زمین (پس از حکیم بزرگمهر ، حکیم فردوسی طوسی و حکیم خیام نیشابوری) بسیار نوشته اند اما من اینبار سعی دارم ، نگاهی محتوایی و ریشه ایی به دیدگاه های حکیم بزرگ داشته باشم .

اما پیش از آغاز این نوشته ، برای آشنایی بیشتر نسل نوی  فرزندان ایران زمین ، زندگینامه کوتاهی از حکیم بزرگ را تقدیم می دارم :

http://www.tradea.org/uploads/o/orodism/2030.jpg

 


حکیم ارد بزرگ هم اکنون زنده هستند و در شهر کرج ، مرکز استان البرز زندگی می کنند زادگاه حکیم شهر مشهد است . پدرش از شهر شیروان در خراسان شمالی و مادرش از شیرازی های مقیم شهر مشهد بوده است . نام تنها فرزند حکیم ، غزاله می باشد .
عمده شهرت حکیم بزرگ به خاطر جملات قصار ایشان می باشد که در کتابی با عنوان کتاب سرخ جمع آوری شده است . این کتاب شامل 34 فرگرد یا همان بخش است . حکیم دارای چند نظریه مشهور است که از آن جمله می توان به نظریه قاره کهن و نظریه کهکشان اندیشه اشاره کرد . حکیم ارد بزرگ پس از 14 سال سکوت در اسفندماه 1390 با سخنرانی در دانشگاه گرگان سکوت خود را شکست و پیرامون نظریه قاره کهن و جشن نوروز سخن گفت . اندیشه های حکیم علاقمندان بسیاری در کشورهای گوناگون بخصوص پاکستان ، افغانستان ، تاجیکستان ، ازبکستان و ارمنستان و در اروپا سوییس و فرانسه دارد . اشخاصی همچون احمدشاه مسعود و بی نظیر بوتو در موردش سخن گفته اند و هوادار آرمان هایش بوده اند . بخشی از نظرات دوستان و دشمنان حکیم بزرگ را در پایان همین نوشتار تقدیم خواهم نمود .



و حال تجزیه و تحلیل آموزه های حکیم ارد بزرگ :



1- حکیم ارد بزرگ جایگاه مهر و مهربانی را بسیار بالا می داند و می گوید : «مهر و مهربانی ، درخشش باورهای پاک درون آدمیان است » و زیبایی انسان را در مهربانی می داند « زیبایی ، در مهربانی است » و اینچنین به آن سوگند یاد می کند : «سوگند به مهر که هیچ اندیشه ایی ، بی آن توان ایستایی ندارد » و از آدمهای مهربان تجلیل می کند و می گوید : «براستی مهربانان ، فرمانروایان گیتی اند ».


2- حکیم ارد بزرگ در نظریه قاره کهن خود ، به استفاده کنندگان از واژه "جاده ابریشم" اعتراض می کند و می گوید این همان راه ایران است و چین با آفرینش این نام بدنبال تصاحب بخش بزرگی از تمدن تاریخی ایرانزمین است .


3- حکیم ارد بزرگ درباره اینترنت اینگونه می اندیشد : « اینترنت ، بزرگترین دستاورد دانش آدمیان است ، عظمت فضای مجازی را آنگاه بیشتر می فهمیم که بدانیم ، به شمار آدمیان ، پندارها و اندیشه های گوناگون در آن شناور است  » و در مورد ارزش تاریخی آن می گوید : « اینترنت اندیشه و دودمان ما را ، به آیندگان گره خواهد زد ، از این پس ، دیگر گذشته برای آیندگان ، تیره و تار نخواهد بود ، اندیشه ما ، سپیده دم پیدایش فصلی نو ، از تاریخ بشری است » و این دیگر سخن حکیم بزرگ در مورد فضای مجازی :« اینترنت ابزار آگاهیست ، گریزی از روشنی و نور نیست  »  .


4- حکیم ارد بزرگ در نظریه "کهکشان اندیشه" خود ، نظریه "دهکده کوچک جهانی" مارشال مک‌لوهان - Marshal McLuhan - کانادایی را رد می کند و معتقد است عصر زایش فرهنگ های گوناگون کشورها و کهکشانی شدن اندیشه ها فرا رسیده است .


5- حکیم ارد بزرگ یک میهن پرست است او عشق به وطن را اینگونه بیان می دارد : « میهن پرستی ، همچون دلبستگی فرزند است به مادر » باز در کتاب سرخ بیان می دارد : « ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند » و سخنی دیگر از حکیم «فداکاری در راه میهن ، خوی بزرگان و جاودانه هاست » .


6- حکیم ارد بزرگ چه احساسی از زندگی دارد ؟ این موضوع مدتی فکر مرا مشغول کرده بود تا به این سخن رسیدم « تاوان بزرگی ، تنهاییست » اما این نکته هم نمی توانست پاسخ کاملی برای پرسش من باشد ، در فرگرد ارد خواندم : « هر گاه ، با هزار واژه مهر ، به سوی مردم میهنم شتافتم ، تنهاترین ایرانی بودم » برای یک لحظه حسی غریب و سرد تمام وجودم را فرا گرفت حسی که می گفت فریادهایش را هم کسی نمی شنود ، همان عذاب را در بخش پایانی زندگینامه حکیم به قلم خودش در کتاب سرخ می بینیم : « آری اُرُد واژگانی شد به دهان همگان ، آدمیان هزاردستان سخنان او شدند ، او خود در زندان سرد تنهایی و امید برای بالندگی سرزمین مادری ، تا کدام خنجر زهرآگین ، پرنیان تن و واژگان او را بشکافد و به این داستان غم انگیز پایان دهد » .


7- حکیم ارد بزرگ معتقد است در کشورهای پیشرفته ، از اساطیر زنده تجلیل می شود و در کشورهای عقب افتاده از مشاهیر و اساطیر مرده .


8- حکیم ارد بزرگ باور دارد که: « کارمندان فاسد ، از هر دزد و آشوبگری ، بیشتر به کشور آسیب می زنند » و باز در مورد چگونگی برخورد دولتمردان با کارمندان فاسد می گوید : « فرمانروا در برکناری کارمند بد نام ، زمانی را نباید از دست دهد ، چون در دید مردم ، سیاهی کار بزهکار ، خیلی زود دامن او را نیز خواهد گرفت » .


9- حکیم ارد بزرگ در کتاب سرخ به شکل مستقیم به نام دو کشور اشاره می کند و می گوید : « ایران ، هیچگاه از عربستان ، دوستی نمی بیند »  و دومین جمله حکیم در مورد یونان است : « شرم بر کسانی که ، داشته های فرهنگی ایران کهن را ، در پای فرهنگ موهوم یونان سر می برند » .


10- حکیم ارد بزرگ در مورد نحوه برخورد با تجزیه طلبان در کتاب سرخ جملاتی دارند ایشان معتقد است :«ایران ، نخستین کشوری بوده است ، که با کوچ های آرام و بزرگ ، یکپارچگی اش را پاس داشته ، و مرزهایش را پولادین ساخته است » و همچنین می گویند : « مهاجرت های بزرگ در درون کشور ، موجب منزوی شدن جدایی طلبان می گردد » و باز می فرمایند : «کوچ های برنامه ریزی شده و آرام ، در هر سرزمینی ، بالندگی و شکوفایی دوباره را ، در پی خواهد داشت» و سخن دیگر :«در کشور ، همه یک نام دارند و آن "هم میهن" است ، چیزی به نام بومیان گوناگون در درون یک کشور ، پذیرفته نیست» پند آخرین حکیم بزرگ در این مورد اینگونه است : «برای پاسداشت یکپارچگی ایران زمین ، دیوانسالاران باید کوچ های بزرگ و آرام آدمیان را ، دنبال نمایند »


11- حکیم ارد بزرگ  در مورد مردان فمینیست تر از زنان می گوید : « مردانی که همواره از جایگاه و هنجار زنان پشتیبانی می کنند ، خود بیشتر از دیگران به نهاد زن می تازند » نوشته های حکیم در کتاب سرخ گویای این حقیقت است که ایشان تفاوتی بین زن و مرد در عرصه های اجتماعی قائل نیست او به "ابر انسان مرد " معتقد نیست هر جا نام مرد هست می توان نام زن را نیز دید مانند جملات زیر : «مردان و زنان کهن ، برآیند و پژواک پاکی و راستی هستند» و یا این جمله : «بوی خوش زندگی ، در سخن زنان و مردان پاک نهاد جاریست» و یا این سخن «مردان و زنان کهن ، در راه رسیدن به آرمان بزرگ ، یک آن هم ، نمی ایستند » و در نهایت این سخن :« نگاه مردان و زنان کهن ، ایستا نیست ، آنها دوران های آینده را نیز ، به خوبی می بینند » ..



12- حکیم ارد بزرگ در فرگرد خرد می گوید : برای کشوری که خردمندانش خانه نشین باشند ، باید گریست .


13- حکیم ارد بزرگ همواره همه را به کوشش و کار فرا می خواند و می گوید : « کوشش بی پایان برای رسیدن به یک آرمان پاک ، از آدمی ، چهره ماندگار می سازد »  هشدار می دهد که « آرامش اگر همیشگی باشد ، سستی و پلشتی در پی دارد » و به جوانان جویای کار نصیحت می کند :«جوانان باید بدانند ، برای رسیدن به آرزوهای بزرگ ، لاجرم نباید همه چیز ، همین آغاز مهیا باشد ، بدون خجالت به کاری (حتی ساده و پیش پا افتاده) مشغول شوید ، کار و کوشش شما ، درهای پیروزی را ، یکی پس از دیگری ، خواهد گشود » و افق تلاش را اینگونه نشان می دهد : «هر آدمی به اندازه کوششی که می کند ، از داشته های گیتی بهره می برد » .


14- حکیم ارد بزرگ عرفان های هندی و تصوف را صریحا رد می کند و می گوید : از صوفی مسلکان و مرداب اندیشه های هندی و چینی دوری کنید . و در جایی دیگر می گوید : تصوف ، عرفان های هندی و بودیسم ، سرشتی هولناک دارند ، آنها از آدمی ، تکه گوشت هایی ناکارا و ناتوان می سازند .


15- حکیم ارد بزرگ درباره رابطه استاد و شاگرد به نکات بسیار عمیقی اشاره می کنند و می فرماید :  « شاگردانی که بدون نوآوری ، همواره سخن استاد خویش را باز می گویند ، هیچگاه برای خود و استادشان ، فر و شکوهی به ارمغان نمی آورند » ونکته جالب دیگری می گویند : «بهترین آموزگار استاد ، شاگرد اوست»  و هشدار حکیم در مورد واژه استاد « هیچ توانایی ، هنر و تحصیلاتی ، موجب نمی شود ، به آدمی که هنوز به مرز چهل سالگی نرسیده است ، استاد بگوییم  . باید ارزش واژه ها را بدانیم و آنها را قربانی درک پایین خود نکنیم . آدمی که هنوز به چهل سالگی نرسیده ، نمی تواند بینش و نگاهی درست به گیتی و آدمیان داشته باشد . استاد ، تنها متخصص در یک رشته نیست ، استاد کسی است که به ماهیت و بینش ، فرای تخصص خود ، دست یافته است » و در نهایت حکیم از مهر به استاد می گوید :« دست استاد خویش را ببوس ، چون او هم پدر است هم پرورنده خرد » .


16- حکیم ارد بزرگ از آدمیانی که شان و ارزش وجود خویش را نادیده می گیرند بیزار است و می گوید : «فروتنی و غرور بی جا ، به یک اندازه چندش آور هستند » و البته یکی از زیباترین تعبیرها پیرامون ارزش فروتنی را دارند ، ایشان می گویند : « دریاها نماد فروتنی هستند ، در نهان خود ، کوه هایی بلندتر از خشکی دارند ، ولی هیچ گاه ، آن را به رخ ما نمی کشند » .


17- حکیم ارد بزرگ برای شادی ارزشی فوق العاده قائل است و می گوید : زندگی پیشکشی است ، برای شاد زیستن و در جایی دیگر می فرماید : کسی که شادی را پاک می کند ، روان آدمیان را به بند کشیده است .


18- حکیم ارد بزرگ شادی را ستایش می کند اما نه آن شادی ای که موجب هجو و هزل گردد او می گوید : شادی کجاست ؟ و خود پاسخ می دهد : جایی که همه ارزشمند هستند . آری حکیم از طرفداران بزرگ شادی محسوب می شوند و به روشنی می گوید : اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست .


19- حکیم ارد بزرگ از مدافعان سرسخت جشن و بزم نوروز هستند و می گویند : با نوروز هر سال ، دوباره زاده می شویم و در جایی دیگر می فرمایند : جشن و بزم نوروز با تار و پود زمین و آدمیان آمیخته ، نوروز ، آغاز بیداری ، دگرگونی و زایش است .


20- حکیم ارد بزرگ یک آزادیخواه است و می گوید : «آزادی باجی به مردم نیست ، چرا که حق و داشته آنهاست» و در جایی دیگر می گوید : «کسی که آزادی می جوید ، زندانی برای اندیشه های دیگر نمی گسترد» . حکیم بزرگ تاکید می کند که : «آزادی بدون داشتن رسانه های آزاد ، شوخی خنده آور است»  و باز  معتقد است که : «آزادی ، بدون از خودگذشتگی ، ناکارا و ناتوان است» و سخن آخرش در این باره اینگونه است که تنها راه رسیدن به آزادی آگاهیست .


21- حکیم ارد بزرگ از غربزدگان و شیفتگان کشورهای دیگر بیزار است و می گوید : « آدم های کوچک ، همواره سنگ کشورهای دیگر را به سینه می زنند . » و تاکید می کند که : « آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش ، بی انگیزه است ، ارزش یاد کردن ندارد . »


22- حکیم ارد بزرگ درباره عشق می گوید : دلدادگی و عشق ، همچون توفان ، سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری ، روزافزون می گردد البته حکیم درباره عشق هم خردمندانه ابراز نظر می نماید و در جایی دیگر می گوید : هیچ گاه دلدادگی و عشق به همدم را پاینده مپندار و از روزی که دل می بندی ، این نیرو را نیز در خویش بیافرین که اگر تنهایت گذاشت ، نشکنی و اگر شکستی ، باز هم ناامید نشو ، چرا که آرام جان دیگری در راه است


23- حکیم ارد بزرگ "آرزوها" را پیش نیاز رسیدن به "آرمان" می داند و می گوید : «آرزوهای خویش را ارزشمند بدان ، که توان پرواز تو ، به سوی آرمانهاست»  حکیم امید را برآیند داشتن آرمان بزرگ می داند و می گوید : «آرمان بزرگ ، همواره زاینده امید است» .


24- حکیم ارد بزرگ باور دارد که « رَد راستی ، رَد خویشتن است .» و باز می گوید : هیچگاه ، از راستی و درستی خویش آزرده مباش ، چرا که در انتهای هر رویداد ، پیروزی از آن توست . حکیم معتقد است که خردمندی و برخورد عاقلانه با رویدادهای مختلف زندگی ، موجب پاکی روزافزون آدمها می شود : «خردورزی ، آدمیان را پاک خواهد نمود »


25- حکیم ارد بزرگ توقع بیش از حد از دیگران را اشتباه می داند و می گوید : «آدمها را آنگونه بخواهیم که هستند ، نه آنگونه که می خواهیم »


26- حکیم ارد بزرگ راه رسیدن به بزرگی را اینگونه نشان می دهد که : «اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن » و «تنها با از خودگذشتگی برای دیگران ، می توان جاودانه شد»


27- حکیم ارد بزرگ به کسانی که دیگران را خوار و کوچک می خوانند اینگونه هشدار می دهد که : « خوار نمودن هر آیین و نژادی ، به کوچک شدن خود ما خواهد انجامید»


28- حکیم ارد بزرگ درباره روشنفکران قلم به مزد اینگونه می گوید که : « دیدن روشنفکران خودفروخته ، چندش آورتر از دیدن زنان بدکاره است .»


29- حکیم ارد بزرگ درباره آدمهای توانمند اینگونه می گوید که : «مردمان توانمند ، در میان جشن و بزم نیستند . آنها هر دم ، به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن ، در حال پیکارند .» و در جایی دیگر می گوید : «آدمهای ماندگار ، تنها به آرمان می اندیشند » و باز می فرماید : «همیشه در پی سرنوشتی بهتر برای خود باش ، توان آدمی را پایانی نیست »


30- حکیم ارد بزرگ درباره رنج و سختی می گوید : «روزهای سخت ، گامهای آینده ما را استوارتر و تندتر می کند .» و باز در این باره می گوید : «سختی و رنج ، باید در درون ما نیرو و انرژی حرکت به سوی خوشبختی و نیکروزی را فراهم آورد .» و باز می فرماید : «دوستی با رنج ها و درد ها ، مانند دوستی با دشمن ستیزه جوست ، باید بر ناراستی ها تاخت که این تنها راه ماندگاریست .»


31- حکیم ارد بزرگ درباره گیتی نظرات جالب و منحصر به فردی دارد و می گوید : «جهان را آغاز و انجامی نیست ، آنچه هست ، دگرگونی در گیتی است . ما دگرگونی در درون گیتی را زایش و مرگ می نامیم . ما بخشی از دگرگونی در گیتی هستیم ، دگرگونی که در نهان خود ، پویش و شکوفایی را پیگیری می کند . بروز آینده ما ، بسیار فربه تر از امروز خواهد بود ، ما در درون گیتی ، در حال پرتاب شدن هستیم ، پرتاب به سوی جایی و نمایی که هیچ چیز از آن نمی دانیم ، همان گونه که در کودکی از این جهان هیچ نمی دانستیم . میدان دید ما ، با همه فراخنایی خود ، می تواند همچون شبنمی کوچک باشد بر جهانی بسیار بزرگتر از آنچه ما امروز از گیتی در سر می پرورانیم ، پس ، گیتی بی آغاز و بی پایان است » و باز می گوید :«گیتی زایشگر است ، پویشی آرام در همه گونه های آن ، دیده می شود .»


32- حکیم ارد بزرگ درباره ابر انسانها می گوید : «مردان و زنان کهن ، با مهربانی در بین مردم سرزمین خویش ، همبستگی و دوستی می آفرینند » و باز می فرماید : «مردان و زنان کهن ، با مهر همه زندگی خویش را به دیگران می بخشند »


33- حکیم ارد بزرگ درباره ارزش وفاداری زنان می گوید : «فداکاری زنان ، بسیار با ارزشتر از دلیری در مردان است »حکیم بزرگ در مورد ارزش همکاری زنان در رستاخیزهای اجتماعی چنین جمله ایی دارند : «. رستاخیزهای مردمی ، بدون همراهی زنان دلیر ، ناممکن است چرا که زن ، پرچمدار وارستگی ، پاکی و از خودگذشتگی است»


34- حکیم ارد بزرگ معتقد است لزوما پدران دانا و نیرومند ، نمی توانند فرزندانی همچون خود داشته باشند : «این دیدگاه درست نیست که بپنداریم مرد توانا ، فرزندی همچون خود خواهد داشت .»


35- حکیم ارد بزرگ بر این باور است که نباید نام بستگان فوت شده خویش را بر فرزندانمان بگذاریم : «. از گردش زمانه آموختم که نباید نام مردگان خویش را بر زندگان بگذاریم »


36- حکیم ارد بزرگ با رفتار والدینی که برای فرزند خود از کودکی شغلی را انتخاب کرده و مداوم به او می گویند دکتر و مهندس شود شدیدا مخالف است و می گوید : «هرگز به کودکانتان نگویید ، پیشه آینده اش چه باشد ، همواره به او ادب و ستایش دیگران را آموزش دهید ،چون با داشتن این ویژگیها ، همیشه او نگار مردم و شما در نیکبختی خواهید بود و اگر اینگونه نباشد ، هیچ پیشه ای نمی تواند به او و شما بزرگی بخشد .» حکیم بزرگ در جایی دیگر می فرماید : « فرزند بی ادب ، هر روز برای پدر و مادر ، نکبت و زشتی هدیه می آورد .»


37- حکیم ارد بزرگ به کسانی که از کاخ های بزرگان تاریخ سرزمین خود ، خرده می گیرند و ساخته های آنان را کاخهای ستم می نامند می گوید : «چگونه بر کاخ های فرمانروایان گذشته خرده می گیریم ؟ این کاخ ها نماد و نگار سرزمین ما ، در برابر دیگر سرزمینها بوده است . در ارزیابی گذشته ، باید دیدی فراخ داشت »


38- حکیم ارد بزرگ به مردم می گوید دولتمردانی را انتخاب کنند که در کودکی در فقر و سختی نبوده اند :«هیچگاه فرمانروای خویش را ، از میان کسانی که کودکی و جوانی خویش را در رنج ، تنگدستی و سختی بوده اند ، برنگزینید ، چرا که آنان همواره در پی بازپس گیری غرور و روان نابود شده خود و همچنین انتقام از گذشته هستند » و در مورد همراهی یا فرمانروا می فرماید : «مردمی که فرمانروای نیک خود را ، در برابر یورش بیگانگان تنها می گذارند ، شایسته بردگی هستند .»


39- حکیم ارد بزرگ درباره انتخابات جملات بسیار زیبا و خاطره انگیزی دارد در نسخه 1384 کتاب سرخ حکیم ارد بزرگ می گوید : « انتخابات ، مکان شعبده بازی دیوان سالاران نیست » و زمانی که در سال 1388 نامزد انتخابات ریاست جمهوری "میرحسین موسوی" طی اولین بیانیه خود پس از انتخابات به شعبده بازی در آن اشاره کرد بسیاری سخن او را متاثر از این جمله حکیم ارد بزرگ دانستند و جالب است که بدانیم این موضوع در انتخابات سال 1392 نیز به شکلی دیگر رخ نمود و آنهم وقتی بود که خبرگزاریهای فارس و مهر و به دنبال آن بسیاری از نشریات و سایت های اینترنتی خبر زیر را منتشر نمودند :


[ با نزدیک شدن به ایام انتخابات و تاکید عناصر ضد انقلاب مبنی براینکه شعبده دیگری در راه است یک رستوران زنجیره‌ای در اقدامی عجیب در فیش‌های صادره خود برای مشتریان در بخش کلام بزرگان جمله ای را به نقل از <ارد بزرگ> مبنی براینکه <انتخابات مکان شعبده بازی دیوان سالاران نیست> یادآور می‌شود میرحسین موسوی نامزد شکست خورده انتخابات دهم ریاست جمهوری در اولین بیانیه خود پس از اعلام نتایج از سوی دستگاه‌های مربوطه از واژه ((شعبده بازی دست اندرکاران انتخابات و صدا و سیما)) استفاده کرده بود ]

  جالبتر خواهد بود که بدانیم بمرور واژگان "شعبده بازی در انتخابات" به بخشی از ادبیات سیاسی ، سیاستمداران و ژورنالیستها  تبدیل شد و همچنان در مقالات و نوشته های طیف های گوناگون سیاسی دیده می شود .
جمله ایی دیگر از کتاب سرخ حکیم ارد بزرگ  : « مردمداری ، بهترین خوی دولتمردان نیک است » .


40- حکیم ارد بزرگ همواره در کتاب سرخ ، به ارزش پیران و ریش سفیدان اشاره می کند و می گوید : « در تباری که کهنسالی نیست ، آرامش به سختی پیدا می شود .» و هشدار می دهد : « آنانکه تیشه به ریشه بزرگان سرزمین خویش می زنند ، خود و فرزندانشان را بی پناه ساخته اند » و باز در این باره می گوید : « گِره هایی که به هزار نامه دادگستری باز نمی شوند ، به یک نگاه و ندای ریش سفیدی گشاده می گردند » و در نهایت حکیم بزرگ به این حقیقت اشاره می نماید که : « نخستین گام بهره کشان کشورها ، در آغاز نابودی بزرگان آنهاست و سپس تاراج دارایی شان » .


41- حکیم ارد بزرگ تولید و کارآفرینی را یک ارزش مهم می داند و می گوید : « کارآفرین ، زندگی آفرین است ، پس آفرینی جاودانه بر او » و باور دارد که بدون کار آفرینی فقر از میان نمی رود و می گوید : « کارآفرینی را یک ارزش راستین بدانیم ، تا تهی دستی از میان برود» حکیم بزرگ معتقد است که تولید و سرمایه گذاری در سرزمین نا آرام جایی ندارد او در اینباره می گوید : « پول و سرمایه ، در سرزمین ناآرام ، جایی ندارد » و باز می گوید : «رسانه های تشویشگر و گروه های غوغا آفرین ، کارآفرینان و سرمایه گذاران را فراری می دهند » و هشدار می دهد : « کشوری که دارای سرمایه گذاری و کارآفرینی نیست ، توان نگهبانی از دستاوردهای آرمانی و میهنی خویش را ندارد » و راه درمان و گذر به سوی توسعه همه جانبه را اینگونه بیان می دارد : «آرامش رسانه ایی ، افزایش شادی های مردمی و هنجارها و قوانین درست دولتی ، توان سرمایه گذاری و کارآفرینی را بیشتر می کند » .


42- حکیم ارد بزرگ درباره ارزش آدم های بزرگ و برآزنده واژگان بسیار به یاد ماندنی و زیبایی دارند :« پرهای خون آلود برآزندگان ، نما و نوای آزادی آیندگان است » و یا این جمله : « ویرانه کاخ های برآزندگان هم ، هزاران گهواره امید بر بستر خویش دارد » و باز می گویند : « برآزندگان شادی را ، از بوته آتشدان پر اشک ، بیرون خواهند کشید » .


43- حکیم ارد بزرگ سخنی دارند بدین مضمون : « بیچاره مردمی که قهرمان ندارند» این سخن  دقیقا جمله مقابل سخنی از گالیله است که می گوید : «بیچاره مردمی که نیاز به قهرمان دارند» اگر این دو جمله را در اینترنت جستجو کنید به نتایج جالبی خواهید رسید . یک دانشجو در اینباره می نویسد :

[ استادمون امروز در آخر کلاس ، برای جمع بندی حرفاش گفت : به قول گالیله:بیچاره مردمی که نیاز به قهرمان دارند !
هدی که یکی از همکلاسی های باهوش کلاسمونه هم تند و سریع گفت : بیچاره مردمی که قهرمان ندارند !
آقای دکتر ... با بی تفاوتی گفت : خانم محبی ! این نظر شخصی شماست !! و خواست از کلاس بره بیرون که هدی گفت : این جمله من نیست ، این جمله حکیم ارد بزرگ در کتاب سرخ است
استادمون هم گفت : من نه نظریه قاره کهن حکیم و نه کهکشان اندیشه و نه حتی جملاتش را قبول ندارم ... و هدی هم گفت : این نظر شخصی شماست !
استاد بد اخلاقمون آتیش گرفت : وایساد و با صورت و گوش های سرخ ، نیم ساعت هر چی فحش و دری وری به دهنش می رسید به حکیم ارد بزرگ داد !
من هم که عاشق افکار ارد بزرگم داغون شدم چند بار دستم رو بردم بالا که به استاد بگم بابا ول کنین چرا بحث رو شخصی کردین ! چرا بجای استدلال نظری ، فحش میدین ؟! اما آقای به اصطلاح دکتر بی ادب نزاشت حرفمو بزنم ...
وقتی که در کلاس رو محکم کوبید و رفت همکلاسی ها دور صندلی هدی که اشک دور چشای قشنگش جمع شده بود رو گرفتن و می گفتن انتقام ما رو از این مردک گرفتی ! دم حکیم گرم !!! یکی از پسرای کلاس گفت : ارزش قهرمان رو الان می فهمیم دو ترمه این جناب استاد پدر هممون رو در آورده اما امروز پدر خودش درآمد چون ما قهرمانی مثل خانم محبی داشتیم . هدی خندش گرفت جالب بود چشماش پر اشک اما لبهاش می خندید ...
آره به قول حکیم ارد بزرگ : بیچاره مردمی که قهرمان ندارند . ]


44- حکیم ارد بزرگ به "گل همیشه بهار" علاقه بسیاری دارند این علاقه را در جملات ایشان نیز می توان دید : « گل زرد رنگ همیشه بهار ، سرشار از مهر است ، می توان با دادن شاخه ایی از آن ، پیمان زناشویی بست » و البته حکیم در کتاب سرخ بر ارزش ازدواج های ساده بارها سفارش کرده اند همانند این جملات : « پیمان زناشویی آسان ، ارزشمند است » و یا این جمله « پیمانهای زناشویی ، با جشن های بزرگ و ولخرجی های دروغین ، پایدار نمی گردد » و در نهایت  این سخن : « سخت نمودن پیمان زناشویی به نام ارزش نهادن به سنت ها درست نیست » .


45- حکیم ارد بزرگ درباره محیط زیست جملات بسیاری دارند که نشان دهنده حساسیت ایشان در این مورد است : «زمین به ما می گوید : گهواره شادیتان خواهم بود ، اگر دوستم باشید » و این سخن : « نابود کنندگان زمین ، زندگی خویش و فرزندانشان را کوتاه می سازند » و یا این جمله : « دارایی یک کشور ، تنها در بانک ها نیست ، گونه های گیاهی و جانوری ، دارایی بسیار با ارزشتری است » و حکیم بزرگ هشدار می دهند :«گریزی از بازگشت کنش های ما نیست ، آنچه بر زیست بوم خویش جاری ساخته ایم ، خیلی زود دامن گیرمان خواهد شد» .


46- حکیم ارد بزرگ از تنهایی بیزار است او می گوید : « تنهایی ، سم کشنده زندگی است » و یا :« سنگینی یاد غم ها را ، با تنهایی دو چندان می کنی ، به میان آدمیان رو و در شادمانی آنها شریک و همراه شو ، لبخندهای آدمیان ، شکوفه های امید را در دلت بارور می سازد» و یا این جمله آگاهی بخش : « روان زخمی ، در تنهایی ، عفونی و خطرناک می گردد ، باید وارد گروه های فعال اجتماعی و شاد شد » و در برابر دیدگاه هایی که انسان را به تنهایی فرا می خوانند می گوید : « بدترین اندیشه ها ، روان ما را به تنهایی و خلوت فرا می خوانند ، آدمیان باید درکنار هم ، شاد باشند و برای پیشرفت و امنیت سرزمین خویش ، کوشش کنند » .


47- حکیم ارد بزرگ پیرامون خود در کتاب سرخ می گوید : « اُرُد ، یک ایرانی است ، نام شناسنامه ایی او مجتبی شرکاء می باشد . در شهر مشهد زاده شد ، پدرش محمد تقی شرکاء فرزند بابا ، از شهر شیروان در خراسان شمالی ، او مردی بسیار نیک و مهربان بود تا آخرین زمان زندگی ، دل به کانون گرم خانواده اش داشت . مادر اُرُد ، فاطمه جاهد طبسی از ایل قشقایی شیراز ، او زنی دانش آموخته و دلسوز بود که همه عمر برای رشد فرزندان دلبندش کوشش نمود . اُرُد سه برادر به نام های مرتضی ، مصطفی و مجید دارد و سه خواهر به نام های فروغ ، ملیحه و الهه ، او یک زندگی زناشویی ناموفق داشت این زندگی زناشویی 5 سال به طول انجامید و حاصل آن دختری به نام غزاله است ، غزاله از 4 سالگی با پدر زندگی می کند . ارد دیگر هیچگاه ازدواج ننمود و تمام زمان خود را صرف تربیت فرزند و نوشتن اندیشه هایش کرد . شادی بر لب بام خانه اُرُد ننشست ، اما همواره برای همگان پیک شادی ، دوستی و مهر بوده است ، آنچه او دوست داشت از او گرفته شد پس او ماند و مشتی سخن و دلی هزار پاره . آری اُرُد واژگانی شد به دهان همگان ، آدمیان هزاردستان سخنان او شدند ، او خود در زندان سرد تنهایی و امید برای بالندگی سرزمین مادری ، تا کدام خنجر زهرآگین ، پرنیان تن و واژگان او را بشکافد و به این داستان غم انگیز پایان دهد» حکیم بزرگ هدف خویش از ارایه اندیشه هایش را اینگونه بیان می دارد :« سخنان و جملات اُرُد ، پنداشت ها و دلنگرانی های او ، برای آیندگان است » و پیامش برای همه انسانها : « پیام اُرُد برای جهانیان ، زندگی در سایه مهربانی ، آزادی و شادی است » .


48- حکیم ارد بزرگ در مورد اهل هنر می گوید : « خردمندان و هنرمندان ، سازندگان آینده اند » و البته هشدار می دهد :« هنرمندان ، شاعران و نویسندگان افسرده و غمگین ، دروازه های شکست را بر روی سرزمین خویش باز می کنند » .


49- حکیم ارد بزرگ درباره قدرت خاطرات می گوید : « اگر خاطره شیرینی برای خود نسازیم ، یاد خاطرات غمناک گذشته ، روان ما را از پا در خواهد آورد » و  باز می گوید : « با سفر ، یاد رخدادهای هولناک را کمرنگ کنیم » .

 

 

50- حکیم ارد بزرگ در مورد غم به نکات بسیار مهمی اشاره می کند و می گوید : « تباهی زندگی ، برآینده کاشتن تخم غم است » و این سخن « از مردم غمگین ، نمی توان ، امید بهروزی و پیشرفت کشور را داشت » و یا این جمله هشدار آمیز : «اندوه گذشته را نباید خورد ، که بیماری ساده را ، کشنده می کند » و در نهایت این کلام که : «غم ، سیاهچال توانایی هاست » .

 

در اینجا بخشهای از سخنان دوستان و دشمنان حکیم ارد بزرگ تقدیم می گردد :

 

حکیم ارد بزرگ ،ارد بزرگ ،حکیم اُرُد بزرگ ، hakim orod bozorg , hekmat orodism , bozorg shirvan

 

حکیم ارد بزرگ از زبان دوستداران او :

 

 

احمد شاه مسعود می گوید :

من و ارد [حکیم ارد بزرگ ایرانی] زاده یک سرزمین بزرگ هستیم .
احمد شاه مسعود چند ماه پیش از کشته شدنش می گوید : هنگامی که نوشته های ارد دانا را می خوانم می بینم آرزو هایم را نوشته است .

بی نظیر بوتو می گوید :
ما با کشورهای منطقه و بخصوص ایران ، اساطیر ، فرهنگ و تاریخی مشترک داریم من هم همانند بزرگانی نظیر "اقبال لاهوری" و "ارد بزرگ" تمایل دارم کشورهای ما بر اساس فرهنگ و ریشه های مشترک هر روز بیشتر از پیش به هم نزدیک شوند .


دکتر شبرنگ عطایی (پژوهشگر و محقق افغانستان) می گوید :
ارد بزرگ اسطوره عصر درعرصه وحدت دوباره فرهنگ والای پارسی درمنطقه است . پارسی زبانان امروز بیشتر از هر وقت بوجود شخصیت هایی چون ارد در ایران و شکوه شهید گشته احمد شاه مسعود در افغانستان که دوست و همفکر ارد بزرگ بود ضرورت دارند .دولت ها و مردم فرهنگ دوست ارین باید نظریه های این دو شخصیت تاربخ عصر حاضر را در عمل پیاده کنند.


فرزانه شیدا (ادیب و سراینده ایرانی مقیم کشور نروژ و نویسنده کتاب یازده جلدی بُعد سوم آرمان نامه حکیم ارد بزرگ ) می گوید :
چیزی که انسان نیازمند آن در طول راه سفر عمر خویش است و در درون « خویش» خود همواره در این باور زندگی میکند که امید و آرزو را می توان رنگی از حقیقت داد و بر اساس خواسته های زندگی خود گام برمی دارد و در راه سرنوشت انسان می بایست فانوس وچراغی از سخنان *ارد بزرگ ,این عالم بزرگ اندیشه را در سیاهی های دنیای ناشناخته ای که به شناخت آن نیازمندیم به همراه داشته باشد وحتی کلمه به کلمه ی آنرا به خاطر و دل بسپارد و هر کجا در جائی و منطقه ای از زندگی دچار سستی و نا امیدی شد به مرور دوباره ی افکار و ایده های حکیم ارد بزرگ بنشیند چرا که تمامی این جملات طلائی و این پندهای زّرین به «معرفت انسانی »در میدان خرد یک به یک , جنبه علمی و کاربردی ثابت شده ای را در علوم پایه زندگی داراست و بر این اساس می توان «*حکیم ارد بزرگ را اسطوره راه و اندیشه » نامید.


شکوهه عمرانی (فعال اجتماعی کشور سوییس ، شاعر و مترجم کتاب آرمان نامه ارد بزرگ به زبان فرانسوی) می گوید :
اندیشه ها و افکار ارد بزرگ بسیار متعالی است و امیدوارم روزی خواسته های وی در مورد همگرایی ، اتحاد و حقوق تاریخی به مرحله ی اجرا در آید و آنروز روز سربلندی و غرور هر فرد ایرانی و وطن دوست خواهد بود و بازگشت ایران به عظمت و شکوه دیرین و بازیابی جایگاه واقعی خویش در دنیا . بسیار خوشوقتم که موفق به ترجمه ی بخشی از سخنان ارد بزرگ گردیدم .



الیان ایژن هیر (رئیس انجمن هنری ارت کلوب و رئیس انجمن دفاع از منافع منطقه ی شامپل در شهر ژنو - کشور سوییس) می گوید :
در بین سخنان ارد بزرگ ، هنگامیکه از صلح و هارمونی برای همگان صحبت می کند بیشتر بر دلم نشسته است .


نیما اسماعیل پور (شاعر ، پژوهشگر و مولف کتاب رهایی بی نقص) می نویسد :
بزرگمردی که کلامش از خردی ناب و خالص سرچشمه می گیرد و ھمیشه سعی دارد از زھدان ھستی رازی تازه و با طراوت به دنیا آورد تا به ادراک آدمی تفکری درست و پویا ھدیه کند که این خاصیت بزرگان تاریخ است نکتهء بسیار مھم در سخنان این بزرگوار این است که کمترین و یا شاید ھیچ تناقضی در گفتار وی مشاھده نمی کنیم بی شک پشت پردهء این افکار پرسشگری ھای بسیاری نھفته است که به گفته خود او پرسشگری حس کودکانه ای است که تا پایان زندگی باید ھمراھش داشت .
آدمی تنھا زمانی دربند رویدادھای روزمره نخواھد شد که در اندیشه ایی فراتر از آنھا در حال پرواز باشد . "ارد بزرگ" ...
اندیشه پروازگر است جایی فرودش آوریم که زیبایی خانه دارد . "ارد بزرگ"


مسعود اسپنتمان (پژوهشگر و نویسنده کتاب میهن نامه ی ارد بزرگ) می نویسد :
درباره ی اُرُد بزرگ، گفته ھا بسیارند و ناگفته ھا، بسیارتر
اُرُد بزرگ از آن دسته اندیشمندان است که ریشه ھای بالندگی میھنی خویش را به درستی میشناسد. سپس دل شما را نشانه گرفته و درست به ھمانجا میزند. اُرُد شما را با آنچه از آن برآمده اید آشنا میسازد، روانتان را با خاک میھن می آمیزد و در برآیندی با آسمان آن، عشق به ایران را در ھستی تان روان میسازد.
اُرُد یگانه است؛ این گفته را باور دارم، به سادگی، چون اُرُد، دومی ندارد. او راھی را برگزیده که آمیخته با اسطوره ھا از زمان و زمین فراتر میرود؛ و در این بی زمانی و بی زمینی، تردستی ھایی میکند که شعبده نیست.
اُرُد دلاورانه، ریش سفیدان را به جایگاه برین برمیکشاند و بر دیوانسالاران واپسگرا نفرین میفرستد. او بیش از ھمه ی ما میداند که باختری بودن و خاوری بودن با بھتر بودن یکی نیست، که این را به تجربه و با کار دریافته است ... اُرُد بزرگ ھنوز ھست، با ما می ماند و خواھد ماند، شاید تا ھمیشه؛ پس چه لزومی دارد که زیر تیغ تشریح، اندیشه ای چنان تنومند چون اندیشه ھای اُرُد را واکاویم و از پی و رگ آن نمونه برداریم. شاید بھتر باشد تا با او روان شویم و از چشمه ی زلال اندیشه اش، نھال خویشتن خویش را آبیاری کنیم ..

ارد ، ارود بزرگ ، حکیم ارد بزرگ ، ارد حکیم ، استاد ارد بزرگ ،  orod bozorg , SHIRVAN , OROD

 


حکیم ارد بزرگ و دشمنانش :


دشمنان حکیم ارد بزرگ به پنج دسته کلی تقسیم نمود :


1- بهائیت و فراماسون ها (چنانچه در برخورد سایت ویکی پدیا با مقاله حکیم ارد بزرگ مشاهده آن بودیم )

2- تجزیه طلبان ایران ( پان تورکهای ایران و ... ) کسانی که مخالف تحقق نظریه قاره کهن هستند

3- کمونیست های ایران و افغانستان ( هواداران نجیب الله ، بازماندگان حزب وطن افغانستان که کینه دیرینه ایی نسبت به احمد شاه مسعود و تاجیکان دارند ).

4- دوستداران جهانی سازی (کسانی که مخالف نظریه "کهکشان اندیشه" ارد بزرگ هستند و در واقع به دنبال تحقق نظریه دهکده کوچک جهانی می باشند) .

5- دشمنان تاجیک ها و فارس زبانان افغانستان (همانند پشتونهای افراطی افغانستان ، طالبان و هواداران آنها در عربستان ، امارات متحده عربی و پاکستان )



- دکتر زهرا طباخی در روزنامه وطن امروز در مقاله ایی روشنگرانه با عنوان : ویکی‌پدیا و کلیدواژه‌های بنیادی که در سایت های  گرداب ، خبرگزاری مقاومت اسلامی ، جهان نیوز نیز باز نشر شد ، نوشت :

نظام استبدادی و استوار بر رویه غلط اندر غلط ویکی‌پدیا تا آنجا پیش رفته که 3 مدیر ارشد بخش فارسی این دانشنامه حقیقت‌ستیز، خود بهایی هستند! کار به آنجا رسیده که این افراد با استفاده از ابزارهای قانونی ویکی‌پدیا به تقویت پان‌ترک‌ها و باقی جدایی‌طلبان در منطقه پرداخته و با حمایت از پشتون‌های افغان و ترک‌های افراطی نظریه پیوستگی کشورهای فارسی‌زبان را به سرعت حذف کرده و به اختلافات قومی و قبیله‌ای در مقالات با امتیاز بالا دامن می‌‌زنند. قضایای حول نظریه فلسفی- تاریخی «اُرد بزرگ» در باب پیوستگی کشورهای فلات ایران یکی از بحث‌برانگیزترین حوادث چند سال گذشته ویکی‌پدیای فارسی است که با ریزش جمع بزرگی از کاربران ویکی‌پدیا خاتمه یافت.


- بازماندگان کمونیستهای سابق  پیروان نجیب الله نخست وزیر معدوم در حزب وطن افغانستان و بخش پشتون های سنتی نزدیک به امارات متحده عربی و عربستان مهمترین دشمنان حکیم ارد بزرگ در افغانستان هستند  ، آنان حکیم ارد بزرگ را "شیطان بزرگ" می نامند ! و می گویند :


پادشاه شیاطین در ایران کسی نیست جز ارد بزرگ . او مرجع فساد و اختلال در ایران و جهان است. آغشته به جنون تعصب نژادی موهوم و در عین حال از انسانیت بیزار است. نگاه او چنانکه در نظریه قاره کهن اش دیده می شود، آفت بار و پرتعفن است. بسیاری از شیاطین ایران، افغانستان رشد ظاهری خود را مدیون فتنه او میدانستند و میدانند. ارد بزرگ با سخنان و نظریات شیطانیش روح امید و زندگی را از قلب و روح جوانان و نسل امروز ایران و افغانستان پاک نموده در عوض تخم نفرت، کینه، نفاق، شقاق و فساد را کشت میکند  ارد بزرگ دوست رژیم ... ایران دشمن جوانان است.

به این آدرس ها نگاه کنید : سایت حزب وطن افغانستان ، سایت مصالحه ملی افغانستان ، سایت آزادی

دشمنان حکیم ارد بزرگ در حزب وطن می گویند :

ارد بزرگ ، احمد شاه مسعود را ترغیب نموده بود تا افغانستان را دوباره به ایران ملحق نماید دلیل ادعای خود را نیز این جمله شهید احمدشاه مسعود می دانند که گفته بود : « من و ارد زاده یک سرزمین بزرگ هستیم .» کمونیستهای افغانستان می گویند : « نشریات بیشمار از طرف دستگاه ... ایران در وصف بزرگ نمایی و فیلسوف بودن ارد بزرگ این بنیان گذار تفتن و شقاق کشورهای دری زبان و تاجکی زبان افغانستان و تاجکستان چاپ و به مشتریان دائمی اندیشه های این شیطان بزرگ منحیث آئین نامه و دستور ارسال و پست میگردد، که صدها نسخه آن در پنچشیر، بدخشان، خواجه بهاوالدین ولایت تخار، اندراب ولایت بغلان و جوزجان و اکنون کابل، بامیان، هرات، فراه و نیمروز یافت و موجود است و برای نوکرانش قابل احترام و اجرأ است ، دوست نزدیک او با احمد شاه مسعود بود ؟!!! »


(لازم به ذکر است که موسس حزب وطن افغانستان نجیب الله ، نخست وزیر پیشین است که پس از مرگ وی ، همسرش فتانه نجیب سعی دارد با حمله به حکیم ارد بزرگ و دوستدارانش در جنبش شمال افغانستان دوباره حزب وطن را احیاء کند ناگفته نماند که اکثر اعضای کنونی حزب وطن همان زیر دست های نجیب الله در اداره خدمات امنیت دولتی "خاد" می باشند که زمانی با کارکشته ترین کارشناسان شوروی سابق مبارزین راه آزادی افغانستان را شکنجه می کردند)

عمق کینه دشمنان حکیم ارد بزرگ را در جملات زیر می توان دید :

« بی شک ارد بزرگ، برجسته ترین کارشناس و طراح تجزیه افغانستان در حال حاضر در دستگاه ... ایران است که هم ردیف و هم طبق با جنرال حمید گل پاکستانی بوده - تا کنون در دهها کتاب، وجیبه، دستور به اشکال گوناگون به طرح نظریات و افکار او مبنی بر الحاق خراسان افغانستان با خراسان اشغال شده ایران ، تجزیه قسمت های از افغانستان و الحاق آن با ایران و به افغانستان گسیل و ارسال گردیده است- از دوستانش می توان به احمد شاه مسعود، لطیف پدرام، بصیر کامجو، درویش دریا دلی ، رحمت الله بیژند پور، بشیر بغلانی، نجم الدین کاویانی، فرید مزدک، امان الله استوار، فضل احمد طغیان، پیکارگر، اسد الله کشتمند، رسول رهین، احمد ولی مسعود، تورن اسماعیل، مخدوم رهین، مسعود خلیلی، عنایت الله شهرانی، خواجه بشیر احمد صدیقی، محبوب الله کوشانی، واحد فیضی، نادیه فضل، همزه واعظی، دستگیر پنجشیری و جان محمد پنجشیری نام برد اشاره کرد. »

علی احمد قندهاری از رهبران پشتون های تندرو افغان (نزدیک به امارات متحده عربی) می نویسد :
احمدشاه [احمد شاه مسعود] یک جنایتکار و خائن بود و جماعت در پرده نشین "ارد بزرگ"[حکیم ایرانی] هم فکر می کنند قوم افغان بر می گردد به دونیم صدسال پیش و استانی از ایران می گردند .

علی احمد قندهاری در جای دیگری می گوید : نقشه شوم عوض کردن نام افغانستان به خراسان از زمان مسعود جنگ سالار بیشتر رواج پیدا نموده ، نباید مانند صنف اولی ها با این فرزندان ناخلف افغانستان برخورد کنیم مقاله و تحریر های بسیاری نوشته شده اما فکر می کنم ریشه این حرفها از فریبخوردگان افکار آدمهایی مانند ارد بزرگ باشند باید سارنوالی و ستره محکمهً افغانستان جلو چنین حرکات ماجرا جویانه را بگیرند. محترمان باور کنید این آدم های مرفوع القلم که حرجی بر آنها هم نیست ، می خواهند قوم ما را نابود کنند این قلم ها به بیراهه میروند افغانستان را می خواهند با همه عقده شان از هم بپاشند .

باید به این اهانت ها و ناسزا ها و نوشته ها ، دهها و صدها مطلب دیگر از دشمنان حکیم ارد بزرگ را نیز افزود .... این برخوردهای تند با حکیم بزرگ ایران در زمانه ایی رخ می دهد که هیچ گاه هیچ یک از رسانه های رسمی کشور کوچکترین اشاره ایی به این موضوع نکرده اند ... و این جای پرسش دارد ... آیا باید همواره ما شاهد حمله به بزرگترین اندیشمند حال حاضر ایرانزمین باشیم ؟ ...


اوجالان ساوالان (از تجزیه طلبان مورد حمایت دولت آذربایجان که زیر نفوذ مستشاران صهیونیستی اداره می شود) می گوید :

هیچ می دانید مدتهاست که فردوسی و «ارد بزرگ» محبوب دلهای ... حکومت فارس-شیعه شده است؟آیا می دانید که اینها مدتهاست«نص صریح شاهنامه فردوسی» را به مثابه کتاب مقدس ما «لاریب فیه» می دانند و از دویست سال پیش همراه با استادان اعظمشان همچون «سرجان ملکم پلید فراماسون انگلیسی »در محافل سری فراماسونی شان «شاهنامه خوانی» و «تفسیر شاهنامه» برای درست کردن تاریخ و شاخ و برگ دادن به هویت جعلی و استعماری فارسی-ایرانی برگزار کرده و می کنند؟


مهرزاد (از مخالفین نظریات حکیم ارد بزرگ و مدافع نظریه دهکده کوچک جهانی مارشال مک لوهان کانادایی که از افسران پیمان ناتو بود) می گوید :

حکومت ... هم که دیگر از دست حکومتهای عربی خسته شده است .... سعی دارد برای خودش متحدانی دیگر گردهم آورد که البته دراین مورد با آقای ارد بزرگ هم عقیده است.
آقای احمدشاه مسعود از دوستان نزدیک جمهوری اسلامی وآقای اردبزرگ است . سیاست غربزدایی و بدبینی نسبت به غرب ، وجه اشتراک دیگر آقای ارد بزرگ با جمهوری اسلامی است .

 

 

برلین

26 آبانماه 1392

این ماده‌ی غذایی خطرناک را از "صبحانه" خود حذف کنید

Posted: 27 Nov 2013 04:36 PM PST

خوردن زیاد از حد بعضی از غذاها حتی با وجود شوری و یا شیرینی زیاد می‌تواند اثر معکوس بر سلامت بدن باقی بگذارند و باعث ایجاد بیماری‌های غیرقابل باور در انسان شود.


پژوهشگران هشدار می‌دهند که خوردن غذاهای اسیدی به میزان زیاد از جمله پنیر می‌تواند فرد را مستعد ابتلا به بیماری "دیابت" نماید.


گفتنی است؛ پژوهشگران دریافته‌اند که داشتن یک رژیم غذایی سرشار از گوشت قرمز و پنیر می‌تواند سبب تجمع بیش از حد اسید در بدن و احتمال ابتلا به دیابت نوع 2 در افراد شود.

بررسی‌ها نشان می‌دهند دانشمندان دریافته‌اند که زنانی که مقادیر بالایی از "گوشت قرمز"، پنیر، تخم‌مرغ، ماهی، نان و نوشابه در "رژیم غذایی" آنها وجود داشته حتی با وجود خوردن مقادیر زیاد میوه و سبزیجات تازه تا 50 درصد احتمال دارد که به بیماری دیابت دچار شوند.

دانشمندان دریافته‌اند که مواد غذایی مثل گوشت، ماهی، غذاهای دریایی، پنیر، تخم‌مرغ، نان، جو، پاستا و برنج، غذاهای آماده و "نوشابه‌های گازدار" همگی در بدن در اثر شکسته شدن مولکول‌هایشان تولید اسید می‌کنند در صورتی که قهوه و سبزیجات حالت قلیایی در بدن پیدا می‌کنند.

دانشمندان توصیه می‌کنند افراد برای جلوگیری از اسیدی شدن بدنشان سعی کنند از یک رژیم غذایی متعادل سرشار از فیبر، "کربوهیدرات"، میوه و سبزیجات استفاده کنند تا اسید و قلیایی همدیگر را خنثی نمایند.

در عین حال خوردن غذاهایی که در بدن تولید اسید می‌کنند می‌توانند باعث ابتلا به انواع بیماری‌ها از جمله افزایش وزن، سرطان و یا "پوکی استخوان" شوند.

تحقیقات بر روی این نظریه همچنان ادامه دارد.

بهترین "کرم" برای پوست شما

Posted: 27 Nov 2013 04:32 PM PST

اگر می‌خواهید همیشه پوستی زیبا و جوان داشته‌ باشید باید تمام نیازهای آن را برآورده کنید پس در قدم اول باید نیازهای پوست‌تان را بشناسید و براساس آنها دنبال یک نقشه خوب برای مراقبت از پوست‌تان باشید. مسلما اولین قدم در تنظیم این نقشه شناخت نوع پوست‌تان است و سپس بدانید که پوست‌تان به چه کرم‌ها ومحصولاتی احتیاج دارد و هرکدام از این محصولات و کرم‌ها باید حاوی چه موادی باشند.


پوست نرمال

ظاهرپوست: پاک با بافتی هموار

شما چه احساس می‌کنید: نرم و صاف است.

مشکلات: گاهی ممکن است جوش‌هایی ظاهر شوند به خصوص اطراف چانه و بینی.البته گاهی هم قسمت‌هایی از پوست خشک و پوسته پوسته می‌شود که می‌تواند ناشی از استفاده نکردن از مرطوب‌کننده یا حتی پاک نکردن کافی باشد. 

پاک‌کننده

به دنبال پاک‌کننده‌ای باشید که پوست شما را به راحتی تحریک نکند. باید بدانید که نباید حالت نرمال پوست را با مقاوم بودن آن اشتباه بگیرید، بهترین حالت این است که محصولات مربوط به پوست‌های حساس را بخرید یعنی پاک‌کننده‌های فومی ملایم که هیچ گونه ماده پاک‌کننده تحریک‌کننده‌ای ندارند که رطوبت پوست شما را از بین ببرند.

مرطوب‌کننده و ضد آفتاب

پوست شما در طول روز در مقابل آسیب‌های محیطی فراوانی قرار می‌گیرد از آب و هوای خشک گرفته تا آلودگی‌ها، نورآفتاب و... بنابراین باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنید که از همان صبح پوست‌تان را برای مقابله با این آسیب‌ها آماده کنید. بهترین کار این است که به دنبال یک مرطوب‌کننده چند کاره باشید یعنی مرطوب‌کننده‌‌‌ای که دارای آنتی‌اکسیدان‌ها و اثر محافظتی در برابر نور آفتاب باشد.بهتر است از کرم چشمی استفاده کنید که دارای مواد ضدپیری چون آنتی اکسیدان‌ها، رتینول و پپتیدها باشد،مهم است کرم پوست ظریف اطراف چشمان شما را تحریک نکند.

کرم چشم

بهتر است از کرم چشمی استفاده کنید که دارای مواد ضدپیری چون آنتی اکسیدان‌ها، رتینول و پپتیدها باشد،مهم است کرم پوست ظریف اطراف چشمان شما را تحریک نکند.

ضد چروک‌ها

سرم‌های ضدچروک می‌توانند یک راه حل خوب برای شما باشند چون مواد درون این سرم‌ها به خوبی روی پوست شما تاثیر می‌گذارند. سرمی را انتخاب کنید که دارای موادی چون ویتامینc یا پپتیدها باشند تا بتوانند ساخت کلاژن را در پوست شما تحریک کنند.

لایه‌بردار

احتمالا شما تنها احتیاج دارید که منطقه T روی صورت را لایه‌برداری کنید یعنی پیشانی و بینی و چانه چون تنها این مناطق هستند که چربی فراوانی دارند. بهترین حالت استفاده از یک اسکراب کرمی به همراه دانه‌های جامد است تا منافذ پوستی این مناطق را باز کند. برای لایه‌برداری باقی صورت می‌توانید از یک ژل ملایم حاوی اسید مالیک استفاده کنید.
کرم شب

شب‌ها هنگام خواب پوست شما نیاز به مراقبت‌های خاصی دارد، این مراقبت‌ها باید به گونه‌ای باشد که به پوست کمک کند وقتی شما در خوابید، خود را ترمیم کند. به دنبال محصولاتی باشید که دارای موادی چون آنتی‌اکسیدان‌ها (کمک به ترمیم پوست) و پپتیدها(باعث می‌شود سلول‌ها شروع به ساختن کلاژن کنند) باشد.
پوست خشک

ظاهرپوست: نازک و کاغذی با منافذ پوستی ریز؛ ‌با رگ‌های خونی روی گونه‌ها 

شما چه احساس می‌کنید: بعد از شستن احساس کشیدگی و سفتی می‌کنید و ممکن است پوست قرمز یا ملتهب شود.

مشکلات: کمبود رطوبت؛چرا که غدد پوستی به اندازه کافی سبوم یا همان چربی ترشح نمی‌کنند.خطوط و چروک‌های پوستی بیشتر از دیگر انواع پوست روی پوست‌ ظاهر می‌شوند.

پاک‌کننده

به دنبال پاک‌کننده‌ای غیرصابونی، کرمی شکل باشید. پاک‌کننده‌های فومی معمولا پوست را خشک می‌کنند. بنابراین هنگام خرید حتما به برچسب روی پاک‌کننده توجه کنید تا مطمئن شوید که در آن لوسیون‌های نرم‌کننده و اسیدهای چرب وجود دارد تا بتواند ساختار حفاظتی پوست شما را تقویت کند.

مرطوب‌کننده و ضد آفتاب

به دنبال کرمی باشید که در آن موادی چون شی‌باتر، روغن جوجوبا یا روغن نارگیل، آنتی‌اکسیدان‌هایی چون ویتامین E و... وجود داشته‌ باشد، این گونه مواد به مرطوب نگه داشتن پوست شما کمک می‌کنند و از طرف دیگر پوست را خیلی هم چرب نمی‌کنند. 

کرم چشم

پوست اطراف چشم خشک‌ترین قسمت پوست صورت شماست. بنابراین شما باید دوبار در روز صبح و شب با استفاده از یک کرم دور چشم این ناحیه را مرطوب کنید،بهتر است کرم شما دارای موادی چون گلیسیرین باشد تا از به وجود آمد خطوط ریز در اطراف چشم‌ها جلوگیری شود.

ضد چروک‌ها

کرم‌‌های ضدچروک می‌توانند به مرطوب کردن پوست شما کمک فراوانی کنند، کافی است دوبار در روز صبح و شب قبل از استفاده از کرم مرطوب‌کننده خود از یک سرم آبرسان استفاده کنید. اگر سرم مورد استفاده شما دارای موادی چون عصاره چای سبز، عصاره انار، ویتامین C باشد می‌تواند اثربخشی بسیار بالاتری داشته‌باشد.

لایه‌بردار

بهتر است شب‌ها از یک کرم حاوی رتینول و علاوه براین دوبار در هفته از یک محصول لایه‌بردار استفاده کنید،به دنبال لایه‌برداری باشید که حاوی اسید‌های میوه هستند چون آنزیم‌ها و اسید‌های میوه بسیار ملایم‌تر از گلیکولیک یا اسید سالیسیلیک هستند و می‌توانند سلول‌های مرده را از روی سطح پوست بردارند‌.

کرم شب

به دنبال کرمی مغذی باشید که دارای چربی‌های روان‌کننده باشد تا به طور عمقی در پوست نفوذ کرده و کمبود چربی‌های طبیعی را جبران کند، همچنین باید کرم شما مواد قوی ضدچروک مثل کلاژن،آنتی اکسیدان‌ها، رتینول و... را نیز داشته‌باشد. مثلا کرم‌های رتینول فرآیند پوسته‌ریزی را طبیعی می‌کنند و تا حدی باعث تولید کلاژن در پوست می‌شوند.

پوست‌های چرب یا مختلط

ظاهرپوست: براق‌ و پر از چربی؛ در پوست‌‌های مختلط تنها قسمت‌هایی از یعنی اطراف بینی، چانه و پیشانی پوست چرب و روغنی است.

شما چه احساس می‌کنید: ناهموار و زبر و خشن

مشکلات: بیشتر از هر پوستی مستعد آکنه و جوش‌های سر سیاه و منافذ باز پوستی است. در پوست‌های مختلط همان قدر که احتمال جوش زدن هست احتمال خشک شدن تکه‌ای بیش از اندازه پوست به خصوص روی گونه‌ها وجود دارد.

پاک‌کننده

به دنبال یک پاک‌کننده فومی با مواد پاک‌کننده قوی باشید تا چربی‌های اضافه پوست شما به خوبی تمیز شود.
مرطوب‌کننده و ضد آفتاب

بیشترضدآفتاب‌ها باعث به وجود آمدن یک لایه چربی روی پوست می‌شوند اما با همه اینها استفاده روزانه از ضدآفتاب ضروری است ، مهم‌ترین نکته‌ای که هنگام خرید باید توجه کنید اینکه 2 عبارت non-comedogenic و oil-free روی کرم نوشته شده باشد.

کرم چشم

حتما در اطراف چشم‌تان از مرطوب کننده استفاده کنید چون در پوست اطراف چشم غدد چربی بسیار کمی وجود دارد، به دنبال یک کرم بسیار سبک با پایه آب باشید که در آن امولسیون‌های سیلیکون وجود داشته باشد، این مواد حتی اگر روی گونه‌ها مالیده شوند، باعث به وجودآمدن جوش نمی‌شوند.

ضد چروک‌ها

سرم‌های ضدچروک در صورتی برای پوست‌های چرب مناسب هستند که دارای پایه آب باشند. می‌توانید به جای مرطوب‌کننده از یک سرم حاوی هیالورونیک اسید یا پروپیلن گلیکول استفاده کنید، بهتر است از کرمی استفاده کنید که هم ازجوش زدن شما جلوگیری کند و هم لک‌های ناشی از جای جوش‌ها را از بین ببرد.

لایه‌بردار

وقتی پوست چرب باشد به طور جدی به لایه‌برداری احتیاج دارد به دنبال لایه‌برداری باشید که در آن اسید سالیسیلیک و گلیکولیک باشد.

کرم شب

بهترین محصولی که شما می‌توانید استفاده کنید یک "لوسیون" یا ژل با پایه آب و دارای موادی چون "اسید سالیسیلیک" و "گلیکولیک" است. لوسیون‌های حاوی سیلیکون مثل دایمیتیکون منافذ پوستی را مسدود نمی‌کند در نتیجه مثل چربی‌های سنگین باعث تشدید آکنه‌ها نمی‌شود.
پوست‌های حساس

ظاهرپوست:  تمیز اما به راحتی قرمز و ملتهب می‌شود.

شما چه احساس می‌کنید: وقتی پوست ملتهب می‌شود احساس داغی و سوختن می‌کنید انگار که حشره‌ای پوست را نیش زده‌است. 

مشکلات: اگر در تماس با ماده‌ای آلرژی‌زا یا ملتهب‌کننده قرار بگیرد به سرعت واکنش نشان می‌دهد که این واکنش می‌تواند از بیرونی یا داخلی باشد و در نتیجه پوست ورم می‌کند و برآمده و گاهی هم پوسته پوسته می‌شود.

پاک‌کننده

باید روی پاک‌کننده شما 3 عبارت نوشته‌شده‌باشد؛ اول بدون عطر، دوم بدون مواد صابونی و سوم  غیر  حساسیت‌زا ، این عبارات نشان می‌دهد که این پاک‌کننده پوست شما را آزار نمی‌دهد.

مرطوب‌کننده و ضد آفتاب

بهتر است اصلا از ضدآفتاب‌های شیمیایی استفاده نکنید، با دقت برچسب کرم را بخوانید.به دنبال ضدآفتاب‌هایی باشید که درون آنها موادی چون دی‌اکسید تیتانیوم و زینک اکساید وجود دارد، این مواد به طور فیزیکی از پوست شما در مقابل اشعه‌های فرابنفش آفتاب محافظت می‌کند بدون اینکه پوست تحریک شود.

کرم چشم

مواد شیمیایی می‌توانند پوست را تحریک کنند مخصوصامناطقی که پوست فوق‌العاده حساسی دارد، بنابراین بهتر است از چنین کرم‌هایی کمتر استفاده کنید.

لایه‌بردار

سلول‌های مرده وقتی روی پوست جمع می‌شوند مانعی ایجاد می‌کنند و در نتیجه مواد درون کرم‌ها جذب پوست نمی‌شود اما باید بدانید که لایه‌بردارهای مرسوم در بازار که دارای مواد زبرو خشن و... هستندبرای پوست ظریف شما چندان مناسب نیست.شاید بهترین لایه‌بردار برای شما این باشد که با هفته‌ای دوبار صورت‌تان را با لیف و پاک‌کننده بشویید.

کرم شب

بهتر است یک کرم کاملا ملایم و بدون عطر بخرید که در آن لوسیون‌های نرم‌کننده وجود داشته‌باشد. یکی از بهترین چرب‌کننده‌ها برای این نوع پوست "وازلین" است. مصرف کرم‌هایی که حاوی هیدروکسی اسیدها، مواد گیاهی، ویتامین E و C، لانولین، پروپیلن گلیکول و رتینوییدهاست در افراد با پوست‌های حساس باید منع شود.


منبع: مجله سیب سبز

راه‌حلی خوشمزه برای "لک های صورت"

Posted: 27 Nov 2013 04:31 PM PST

جوش و لک صورت به شکل های گوناگون بروز می‌کند که دانشمندان در جدیدترین مطالعات خود علت اصلی بروز این لک ها را در صورت کشف کرده‌اند و راه‌حل های درمانی را نیز برای آنها بررسی کرده‌اند.


مواد آرایشی، دست کاری کردن جوشها، هوای آلوده و رژیم غذایی نادرست از اصلی ترین عوامل بروز "جوش" و لک در صورت به شمار می‌آید که خوشمزه‌ترین داروها برای برطرف کردن آنها توت‌فرنگی، نارنگی و میوه‌های دارای ویتامین ‌C است.

 
گفتنی است، پرتقال از میوه‌هایی است که به دلیل اسید بالایی که دارد می‌تواند عفونت ها را در بدن از بین ببرد و به عنوان یک "کپسول آنتی بیوتیک" عفونت ها، جوش و لکه‌های پوستی را نابود کند.

بررسی ها نشان می‌دهند، حتی ماساژ پوست با میوه‌ها و پوست میوه‌هایی که حاوی "ویتامین ‌C "بالایی هستند باعث می‌شوند این دردها تسکین یابند.

نتایج مطالعات نشان می‌دهند، دانشمندان با انجام آزمایش روی تعداد زیادی از افرادی که از بیماریهای پوستی رنج می‌بردند دریافتند خواب کافی و خوردن میوه‌هایی نظیر پرتقال قبل از خواب باعث می‌شود تا بعد از خواب پوست از "شفافیت "کافی برخوردار باشد و از لکه‌ها و جوشها به میزان زیادی کاسته شده باشد.

ارسال اطلاعات از طریق نور

Posted: 11 Aug 2013 11:26 AM PDT

محققان فرانسوی در تلاش هستند تا شبکه لای.فای را جایگزین شبکه وای.فای کنند.
به گفته آنان انتقال اطلاعات با استفاده از این روش بسیار سریعتر از شبکه وای.فای است.
سدریک مایر مدیر شرکت فرانسوی اولدکام گفت: گیرنده لای.فای اطلاعات را می خواند و سپس آنها را به موسیقی تبدیل می کند و زمانی که این اطلاعات زیر لامپ قرار گیرد، پخش موسیقی آغاز می شود.
وی افزود: کاربرد دیگر این فناوری، ارسال فایل های تصویری است. تصاویر ضبط شده دوربین مدار بسته از طریق پرتوهای نور به یک دستگاه تلویزیون منتقل می شود.
سدریک مایر گفت: سیستم روشنایی با کیفیت ال.ایی.دی را که دارای فرکانس بالایی است خاموش و روشن می کنیم. وقتی خاموش باشد یعنی صفر و وقتی روشن کنیم به معنای یک می شود. بنابر این صفرها و یک ها در فرکانس های بالا فرستاده می شوند.از لحاظ تئوری می توان با آن به خروجی سه گیگابایت در ثانیه هم رسید که این سرعت معادل ۱۵۰ برابر سرعت انتقال داده ها از طریق وای.فای است.
برای استفاده از این روش کافی است مودم به نوعی لامپ ال.ایی.دی متصل شود. سپس این مودم اطلاعات را از طریق حسگر نوری به رایانه ارسال می کند.
این فناوری جدید پرتوی الکترومغناطیسی ارسال نمی کند و برخلاف وای.فای اتصال اینترنت با آن در هواپیما امکان پذیر است. استفاده از این فناوری درون بیمارستان ها با خطر کمتری توام خواهد بود.

ویکیپدیا یا تانک صهیونیزم جهانی

Posted: 10 May 2012 01:19 AM PDT


طی روزهای گذشته مقاله خانم دکتر زهرا طباخی که ابتدا در روزنامه وطن امروز منتشر شد پیرامون عملکرد و پشت پرده سایت ویکی پدیای فارسی بازتاب های گسترده ای در سطح افکار عمومی و رسانه ها ایجاد کرده است . در این مقاله از ماهیت واقعی این سایت خطرناک پرده برداشته می شود ؛ در ابتدای مقاله (ویکی‌پدیا و کلیدواژه‌های بنیادی ) دکتر طباخی می خوانیم : 


http://www.hakimorodbozorg.com/wp-content/uploads/2013/07/dr-zahra-tabbakhi.jpg

دکتر زهرا طباخی


( یکی دیگر از راه‌های کنترل تاریخ و نگارش چند باره وقایع قدیمی در "ویکی‌پدیا"، محصور کردن حقیقت در میان قوانین این دانشنامه خطرناک است ) و در ادامه ( اگر شما مقاله‌ای را برای ثبت در ویکی‌پدیا انتخاب کرده و برای اثبات آن از یک گزارش پخش شده در "بی‌بی‌سی" یا "فاکس‌نیوز" به عنوان منبع نام ببرید موفق خواهید شد مطلب خود را به عنوان "دانش" ثبت کنید اما اگر به طور مثال در بخش منابع به منبعی غیر از وابستگان رسمی به دجال ارجاع داده شود، از سوی مدیر گروه زبان مربوط سانسور خواهید شد!) .

در واقع ویکیپدیا جاده صاف کن پروژه دهکده کوچک جهانی ناتو یا همان تحمیل فرهنگ غرب برای جهانی سازی به قیمت نابودی بومیت های مستقل جهان است.

ویکی پدیا تانک غرب در اینترنت است که لایه زره آن استناد به مدارک مستند مورد نظر خود آنان یعنی دستگاه رسانه ایی استکبار همانند بی بی سی و فاکس نیوز و غیره است .


ویکی پدیا بخش تولید محتوای خود را از سیستم رسانه ایی هدفمند غرب می گیرد بر هیچ کس پوشیده نیست  که رسانه های غربی در اختیار لابی صهیونیزم جهانی است حالا سخن دکتر زهرا طباخی را بهتر می فهمیم :( یک هجمه بزرگ در زمینه منابع که چند سال گذشته در بخش فارسی ویکی‌پدیا در فضای مجازی به راه افتاد مربوط به فرقه ضاله و نوظهور بهائیت است که جزء ادیان آسمانی و ابراهیمی دسته‌بندی شده است(!) ویکی‌پدیا در برابر فشارهای کاربران مسلمان و ایرانی به همین 3 قانون بیان شده استناد کرده و بهائیان را تا درجه یهودیان مورد ظلم واقع شده در جریان هولوکاست بالا می‌‌برد! )

http://www.gerdab.ir/files/fa/news/1389/6/8/5545_776.jpg



نتیجه همبستگی سایت ویکی پدیای فارسی و رسانه های صهیونیسم جهانی این می شود برای باز شدن بیشتر این موضوع باز به اصل مقاله دکتر طباخی می زنیم :( طبق قوانین ویکی‌پدیا هر گفته جدید در مقاله باید از رفرنس معتبر برخوردار باشد. در تعریف منابع معتبر روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های با شهرت جهانی در رتبه نخست قرار دارند. مثال این بخش روزنامه لس‌آنجلس‌تایمز بیان شده است. پس همه رسانه‌های مشهور وابسته به سیستم دجال به عنوان منابع معتبر و با شهرت جهانی در ویکی‌پدیا پذیرفته می‌‌شوند. به همین جهت است که دست مسلمانان اعم از ایرانی و عرب در قضیه فرقه ضاله بهایی به جایی نمی‌رسد چون منبع معتبر گفته‌های یادشده، دانشنامه معتبر و مشهور "بریتانیکا" درج شده، یعنی بی‌شک بهائیت بعد از مسیحیت دومین دین جهانی از نظر پراکندگی ادیان در عالم برشمرده می‌‌شود و در صورت اعتراض شما می‌‌توانید به اصلاح مراجع اعظم ما مثل بریتانیکا اقدام کنید و اگر نمی‌توانید یعنی جایی هم در تاریخ دستچین شده ویکی‌پدیا نخواهید داشت! )

http://www.gerdab.ir/files/fa/news/1391/2/17/21986_657.jpg


چنانچه خواندیم رابطه ویکیپدیا با بخش تولید محتوای آن ، یعنی رسانه های غرب چندان پوشیده نیست این رمز گشایی دکتر طباخی ما را به ناگاه در برابر تانک سر تا پا مسلح غرب در جهان مجازی قرار می دهد . متاسفانه  تانک ویکی پدیا امروزه به وفور به عنوان رفرنس توسط نسل جوان مورد بهره برداری قرار می گیرد و این برای نسل امروز ما بسیار خطرناک است که منبع اطلاعاتی خود را ویکی پدیای فارسی قرار داده اند .


تا اینجای مقاله دکتر طباخی پی به تغییر داده ها توسط ویکی پدیا می بریم اما بخش مهمتر این ماجرا از این پس دیده می شود و آن ویکی پدیا در قامت یک کانون توطئه و دسیسه گر است دکتر طباخی می نویسند : ( نظام استبدادی و استوار بر رویه غلط اندر غلط ویکی‌پدیا تا آنجا پیش رفته که 3 مدیر ارشد بخش فارسی این دانشنامه حقیقت‌ستیز، خود بهایی هستند! کار به آنجا رسیده که این افراد با استفاده از ابزارهای قانونی ویکی‌پدیا به تقویت پان‌ترک‌ها و باقی جدایی‌طلبان در منطقه پرداخته و با حمایت از پشتون‌های افغان و ترک‌های افراطی نظریه پیوستگی کشورهای فارسی‌زبان را به سرعت حذف کرده و به اختلافات قومی و قبیله‌ای در مقالات با امتیاز بالا دامن می‌‌زنند. قضایای حول نظریه فلسفی- تاریخی "اُرد بزرگ" در باب پیوستگی کشورهای فلات ایران یکی از بحث‌برانگیزترین حوادث چند سال گذشته ویکی‌پدیای فارسی است که با ریزش جمع بزرگی از کاربران ویکی‌پدیا خاتمه یافت )


 تانک هوشمند غرب همزمان با تغییر داده ها تقویت کننده تجزیه طلبان در حوزه فرهنگی تمدنی ایران (شامل بیست کشور منطقه) نیز می باشد .

حکیم ارد بزرگ می گوید : نباید به خود مشرقی بگوییم ایرانیان شرقی نیستند و این اشتباه است .ما آسیایی نیز نیستیم . ایرانیان در مرکز گیتی قرار دارند و شرق و غرب در دوسوی سرزمین ما هستند . یونان نقش "مادر فرهنگی" اروپا را بر عهده دارد و چین "مادر فرهنگی" آسیا است آسیایی که اکثریت آن را چینی تباران تشکیل می دهند و ایران "مادر فرهنگی" قاره کهن است "قاره کهن" که از پامیر آغاز و تا مدیترانه ادامه می یابد و از شمال ، به آستارخان در شمال دریاچه خزر و از جنوب به خلیج فارس و دریای ایران (عمان) ادامه می یابد.

http://www.hakimorodbozorg.com/wp-content/uploads/2013/07/HAKIM-OROD-BOZORG-GHAREH-KOHAN-1.jpg

در بهار سال 1389 تمامی مدیران ویکیپدیا به سرعت به نظریه قاره کهن و همینطور مقاله زندگینامه ارد بزرگ حمله ور شدند پس از پاک کردن آنها در زندگینامه احمدشاه مسعود دست برده و نام دوستش ارد بزرگ را از آنجا پاک کردند پس از آن نظریه کهکشان اندیشه ارد بزرگ که رد کننده نظریه دهکده کوچک جهانی است را از ویکی پدیا حذف نمودند از آنجا به سراغ مقاله راه ابریشم رفتند ؛ ارد بزرگ در نظریه قاره کهن اشاره می کند نام راه ابریشم دروغین است این راه ، راه ایران است که 4 هزار سال چین فرهنگ و اندیشه ایرانی را از طریق آن دریافت داشته است چینی ها نمی توانند با نام جاده ابریشم که 50 سال بیشتر قدمت ندارد راه ایران را تغییر نام دهد . مدیران ویکی پدیا سخنان ارد بزرگ در این مورد را هم از مقاله راه ابریشم حذف کردند . همه چیز نشان می داد که این گام ها از جایی رهبری می شود دستوراتی که برای حذف و بازنویسی دهها مقاله در ظرف کمتر از یک ماه داده شده بود برخی از این مقالات چندین سال عمر داشتند در نهایت مدیران ویکی پدیا حتی به مقالات شهرهای شیروان و مشهد رفته و نام ارد بزرگ را از جمع مشاهیر آنجا حذف نمودند !
نکته مهم در توفان 1389 ویکیپدیا آن است که آنها بر روی نظریه ایی دست گذاشته بودند که همه پارسی زبانان جهان بخصوص در سه کشور ایران ، افغانستان و تاجیکستان همراهش بودند و دوستش داشتند اتفاقا کسی که مقاله قاره کهن ارد بزرگ را ویکی پدیا برای اولین بار قرار داده بود از کاربران قدیمی ویکی پدیا از  کشور افغانستان است .

جالبتر خواهد بود اگر بدانیم استارت آغازین حمله به مقالات ذکر شده توسط نامی مستعار زده شد که آی پی او نشان می دهد از کشور پیر استعمار ، انگلیس است .

جنجال ویکی پدیا بر سر نظریه قاره کهن سبب خروج بسیاری از کاربران ویکی پدیا از آن شد .


نظریه قاره کهن می تواند مانع تلاش های خطرناک جدایی طلبانه کشورهای محدوده خود باشد کشورهای قاره کهن می توانند همانند اروپا ، شاهد همبستگی هر چه بیشتر در بین خود باشند .

در ادامه دکتر طباخی به نکات بسیار مهمی درباره ائتلاف بهائیان و تجزیه طلبان تحت سرپرستی صهیونیزم جهانی اشاره می کنند : ( یکی دیگر از نمونه‌های بارز تاریخی در صفحه مقالات مربوط به بهائیان، منبع یکی دیگر از ادعاهای پیرامون بهائیان است که ارتباط گسترده اسرائیل، بهائیت و جدایی‌طلبان را آشکار می‌‌کند. در بخش "واکنش‌ها" به محرومیت‌های بهائیان در جامعه ایرانی ضمن مظلومیت‌زایی برای پیروان این فرقه ضاله آورده است: "برنارد لوئیس معتقد است حکومت‌های اسلامی و جوامع مسلمان همواره در پذیرش ادیانی که پس از اسلام ظهور پیدا کرده‌اند و به خدای یگانه اعتقاد دارند (مانند بهائیان) دچار مشکل فراوان بوده‌اند، چرا که از یک سو نمی‌توان پیروان این آیین‌ها را همانند پیروان ادیان چندخدایی آسیا یا انیمیست در آفریقا سرکوب کرد و از سوی دیگر هم برخورد با آنها همانند مسیحیان و یهودیان بها دادن به آنهاست. به علاوه پذیرش آنها مغایر پذیرش ختمیت وحی در زمان زندگی پیامبر اسلام است. وی معتقد است به علت ضعف ایران در قرن بیستم مردم ایران به دنبال علتی برای این موضوع بودند و به همین دلیل تئوری‌های توطئه‌ای از اینکه یهودیان، بهائیان، فراماسون‌ها و... مقابل پیشرفت ایران می‌‌ایستند به وجود آمد و بین مردم و حتی اقشار تحصیلکرده جامعه محبوبیت یافت. منبع ذکر شده برای این گفتارها کتاب یهودیان اسلام است که نگارنده آن برنارد لوئیس (Bernard Lewis) است. وی متولد ۳۱ مه ‌‌۱۹۱۶ در لندن و استاد بازنشسته مطالعات خاور نزدیک دانشگاه پرینستون است که در لندن از پدر و مادری یهودی متولد شد. تخصص وی در تاریخ اسلام و اثر متقابل میان اسلام و غرب است و به ویژه به خاطر تحقیقات خود بر تاریخ امپراتوری عثمانی و مناظره خبیثانه‌اش با پروفسور "ادوارد سعید" روی کشمکش میان رژیم صهیونیستی و فلسطین مشهور است. در کنفرانس "بیلدربرگ"، لوئیس پیشنهاد کرد ایران را به قطعات قومی گوناگون بشکنند و میان کشورهای نوپا تقسیم کنند (پروژه‌های کردستان بزرگ، پشتونستان بزرگ و آذربایجان بزرگ). وی در سخنرانی "Iran in History" (ایران در تاریخ) که در مرکز موشه‏ دایان دانشگاه تل‌آویو ایراد شده (18 ژانویه 1999)، نقش ایران در تاریخ و تاثیر آن را بر تمدن جهان به اختصار مورد بحث قرار داده است. لوئیس در این سخنرانی خاطرنشان می‌‏کند که در 2 هزاره پیشین، هیچ فاتحی در ایران نتوانسته در زبان و فرهنگ ایرانی تغییر عمده ‏ای به وجود بیاورد. در عوض همان‏‌طور که در برخی قسمت‌های دیگر دنیا هم دیده شده، فرهنگ برتر همیشه بر فرهنگ‏ فروتر چیرگی یافته است. لوئیس را در جهان به عنوان نگارنده کتاب برخورد تمدن‌ها و پدر تئوری تجزیه‌طلبی در ایران می‌‌شناسند. جالب توجه است که بدانید فردی مثل "محمد خاتمی" در حالی که به عنوان رئیس‌جمهور و نماینده جامعه ایرانی در سازمان ملل حاضر شده بود در عقب‌گردی آشکار و با عبور از پایه‌های برتر فرهنگ ایرانی-اسلامی به زبانی دیگر بر موضع برخورد فرهنگ‌های لوئیس و "ساموئل هانتینگتون" صحه گذاشته و پیشنهاد تئوری "گفت‌وگو‌ی تمدن‌ها" را مطرح می‌‌کند تا بدین وسیله هم به بازسازی نظم نوین جهانی مورد نظر ماسون‌ها کمک کرده باشد و هم غرب را از موضع ضعیف حمله فرهنگی ناموفق رهایی بخشد. خاتمی با علاقه نظریات برنارد لوئیس را دنبال کرده و با درس گرفتن از تاریخ باشکوه ایرانیان به این موضوع واقف بود که فرهنگ غنی ایران اسلامی ذاتا پتانسیل و بنیه بلعیدن بی‌فرهنگی شناور غربی را دارد پس تئوری بست دوستی‌ها و وادادگی فرهنگی را در ظاهری خوشرنگ و لعاب پیشدستانه معرفی می‌‌کند )


برخلاف آنچه تصور می شود سایت ویکی پدیا به هیچ وجه مردمی نیست این سایت نمایی شبه مردمی دارد شاید برخی ساده لوحان تصور می کنند که این محفل دانشنامه ی آزاد است غافل از این که این آزادی همانند آزادی سیاسی مردم غرب کاملا نمایشی ، برنامه ریزی شده و حساب شده می باشد .

در واقع میدان و میدان دار صهیونیزم جهانی است کاربران ویکی پدیا تنها بین خود مسابقه گذارده اند تا اندیشه ها ی تولید شده در تاریکخانه غرب را در ویکی پدیا به نمایش بگذارند.


دکتر زهرا طباخی در بخش پایانی مقاله خود همانند بخش های پیشین پرده از رازهای پشت پرده تانک جهان مجازی غرب یعنی ویکی پدیا بر می داند : ( ذکر این مطلب در ادامه جالب است که بدانیم ویکی‌پدیا فراماسونری را در ذیل همین بحث اینگونه معرفی می‌‌کند: ""فراماسونری" یا فراموشخانه جمع کانون‌های برادری گسترده‌ای در جهان است. این کانون‌ها ریشه‌های بسیار کهنی در اروپای غربی دارند. فراماسونری دارای یک سیستم مدیریت فراگیر جهانی نیست و ارتباط میان فراماسونری‌‌های گوناگون تنها به وسیله خود 2 لژ انجام می‌‌شود. این انجمن به‌طور‌‌ گسترده‌ای در فعالیت‌های خیریه و در زمینه خدمات اجتماعی فعال است. در حال حاضر پول تنها از اعضای انجمن جمع‌آوری می‌‌شود و صرف امور نیکوکارانه می‌‌شود. فراماسونری به بسیاری از سازمان‌های خیریه غیرماسون، نهادهای محلی، ملی و بین‌المللی خیریه کمک‌های مالی قابل توجهی می‌‌کند(!) بسیاری از مخالفت‌های مسلمانان ریشه در صهیونیسم‌ستیزی و یهودستیزی دارد. همچنین دسته دیگری از مسلمانان منتقد فراماسونری، "دجال" را به فراماسونری پیوند می‌‌زنند. بعضی مسلمانان اعتقاد دارند فراماسونری "منافع یهودیان" را دنبال می‌‌کند. به عنوان نمونه ماده ۲۸ غهدنامه حماس عنوان می‌‌کند "فراماسونری از صهیونیسم دستور می‌‌گیرد." آموزه‌های مهم ویکی‌پدیا همه سر در یک آخور دارند. به جای وحشت از اقدامات دشمن باید نفوذی‌ها را شناسایی کرد و به دنبال راهکار بود. گردانندگان ویکی‌پدیا به خوبی از عاقبت جنگ میان خیر و شر در دنیا آگاه هستند اما با این وجود دست از تلاش نخواهند کشید. مسلمین که می‌‌دانند پیروزی نهایی با آنهاست چطور؟ آیا ایستاده بر ساحل آسایش نشسته‌ و تماشاگرند یا از هر فرصتی برای شناخت خدعه‌های فرهنگی دشمن استفاده کرده و به دنبال ضدحمله و چه‌ بسا حمله پیشدستانه هستند؟ والعاقبه ‌للمتقین )


جریان سایت ویکی پدیا نشان داد که باید نسبت به تشکیلات به ظاهر مردمی و خصوصی اینترنتی دقت بسیار بیشتری نمود خوشبختانه سایت های مادر ، همانند سایت رشد ، تبیان ، راسخون و ... در فضای مجازی آنقدر زیاد شده اند که دیگر نیازی به تانک صهیونیزم جهانی ویکی پدیا نیست و مسدود شدن این سایت نیز کوچکترین مشکلی ایجاد نمی کند .



قطره‌ای از دریا در کام کویر

Posted: 09 May 2012 10:19 PM PDT

شاید در ذهن ما ایرانی‌ها طرح‌ها و پروژه‌های زیادی وجود دارد که اگر چه نامشان هر چند وقت یکبار بر سر زبان‌ها می‌افتد، اما همیشه در حد حرف باقی‌مانده است.

اما اگر شما هم پروژه آزادراه تهران ـ شمال را به‌عنوان طولانی‌ترین طرح‌ از این دست می‌دانید اشتباه کرده‌اید، چراکه داستان انتقال آب از دریای شمال به کویر مرکزی که از هفته گذشته وارد فاز جدی شده از جمله ایده‌هایی است که گفته می‌شود از زمان هخامنشیان مطرح بوده است.

پروژه عظیم انتقال آب به کویر مرکزی ایران در حالی کلید خورده که نگاهی به تاریخ این طرح نشان می‌دهد تقریباً تمامی روسای جمهور ایران در سال‌های پس از انقلاب به آن گوشه چشمی داشته‌اند و به‌دنبال تأمین اعتبار برای اجرایی کردنش بوده‌اند. البته باید تأکید کرد که طرح فعلی با آنچه قبلا مطرح می‌شد فرق دارد.

چراکه پیش از این ایجاد آبراه و انتقال آب شور به کویر مدنظر بود، اما در اقدام جدید دولت قرار است آب شیرین شده، آن هم در حجمی بسیار کمتر، به کویر مرکزی منتقل شود.

این طرح همچون بسیاری دیگر از طرح‌های عمرانی موافق و مخالفانی دارد و با اما و اگرهای بسیاری روبه‌روست. موافقان این طرح می‌گویند: با اجرایی شدن آن از طریق احداث هفت دریاچه در مناطق مرکزی، اقلیم و آب و هوای کویر لوت و کویر مرکزی تغییر خواهد یافت و اقلیم ایران تغییر اساسی خواهد کرد، اما مخالفان می‌گویند: این طرح ضمن داشتن اثرات منفی زیاد بر زیست‌بوم منطقه و برداشت زیاد از آب خزر، ایران را با مشکلات حقوقی روبه‌رو خواهد کرد.

در این میان آنچه بیش از همه تعجب‌برانگیز است این است که بسیاری بدون آن‌که از کلیت طرح جدید انتقال آب از دریای شمال به نقاط کویر مرکزی اطلاع داشته باشند تنها یک‌طرفه در جناح موافق یا مخالف آن می‌ایستند.

تامین آب شرب، اولویت اول طرح انتقال

ایران در کمربند خشک جهان واقع شده و سه‌چهارم مساحت آن خشک است و بارندگی سالانه‌اش به‌طور متوسط ۱۵۰ میلی‌متر برآورد می‌شود البته آن‌طور که کارشناسان می‌گویند این موضوع تنها مشکل کشور ما نیست و در سال‌های اخیر با گرمایش جهانی معضل کم‌آبی در همه دنیا تشدید شده، این در حالی است که با توجه به رشد جمعیت و نیاز شدید به آب از هم‌اکنون باید به فکر تأمین آن برای نسل‌های آینده باشیم، چراکه در آینده نه‌چندان دور تأمین آب، اصلی‌ترین محور چالش‌های جهانی خواهد بود؛ به همین دلیل هم برخی کشور‌ها از هم‌اکنون برای مقابله با کم‌آبی و خشکسالی به فکر چاره افتاده‌اند و اجرای طرح‌های مختلفی را در دستورکار دارند.

البته لازم نیست خیلی هم آینده‌نگر باشیم، چراکه در حال حاضر کویر مرکزی ایران شدیدا با بحران کم‌آبی مواجه است.

اگر به آمارهای بارندگی و وضعیت آب‌های زیرزمینی و سطحی نگاه کنیم، می‌بینیم که بیش از 10 سال است در برخی از استان‌های مرکزی کشور خشکسالی داریم و بارندگی‌ها کم شده، روان‌آب‌ها و آب‌های سطحی به کلی خشک شده و منابع آب زیرزمینی بشدت افت کرده است.

این کم‌آبی به حدی جدی است که در این مناطق در عمق400 متری باید به‌دنبال آب باشیم و در نهایت آبی تلخ و شور که حتی برای کشاورزی هم مناسب نیست را بیابیم.

مشکل کم‌آبی آن‌طور که سیدمهدی ثمره‌هاشمی می‌گوید باعث شده تا اولویت اول طرح انتقال آب خزر به کویر مرکزی تامین آب شرب و جلوگیری از مهاجرت‌های بی‌رویه و در مرحله بعد کمک به صنعت و توسعه مناطق کویری باشد.

مجری طرح شیرین‌سازی و انتقال آب از دریا به کویر مرکزی در گفت‌وگو با «جام‌جم» می‌افزاید: کویر در حال گسترش است و باید آن را کنترل کنیم. یکی از مواردی که می‌تواند در جهت کنترل کویر موثر واقع شود انتقال آب است.

در واقع با توجه به این که منابع سطحی و زیرزمینی پاسخگو نیست، مجبوریم ناچارا از منابع دیگر استفاده کنیم تا استان‌های مرکزی ما بیش از این دچار آسیب و بحران خشکسالی و کم‌آبی نشود. ضمن آن‌که به این نتیجه رسیده‌ایم که به جای انتقال صنعت به نزدیک آب، آب را به صنعت برسانیم.

سیدمهدی ثمره هاشمی با تاکید بر آن‌که مراحل مطالعه طرح به پایان رسیده و اکنون زمان آغاز عملیات اجرایی است، می‌گوید: مطالعات هفت ـ شش ساله طرح شیرین‌سازی و انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی از دو سال پیش در دستورکار وزارت نیرو قرار گرفت و با پیگیری‌های رئیس‌جمهور سرعت بیشتری یافت.

در نهایت به‌رغم باقی بودن اختلاف نظرها بر سر فواید و مضرات انتقال آب خزر به کویر و اثرات زیست‌محیطی آن دولت همزمان با حضور رییس‌جمهور در ساری گام اول این طرح را برداشت.

براساس اطلاعات موجود، ظرفیت نهایی این طرح انتقال سالانه 500 میلیون مترمکعب آب است که در فاز اول، انتقال 200 میلیون مترمکعب در برنامه قرار دارد و زمان اجرای آن حدود 24 تا 30 ماه پیش‌بینی شده است.

به اعتقاد مدیرعامل شرکت سهامی آب و فاضلاب کشور، دولت موظف است آب مورد نیاز شهروندان را تامین کند و در اجرای پروژه انتقال آب به مناطق مرکزی، به دنبال صرفه اقتصادی نیست.

انتقال آب از مسیر خط نفت

قرار است طرح انتقال آب از خزر به دشت مرکزی ایران در دالانی که قبلا خط انتقال نفت نکا به پالایشگاه شهرری از آن می‌گذشته اجرایی شود.

به گفته ثمره هاشمی، خط لوله زیر زمین قرار گرفته است و از آنجا که قبلا خط انتقال نفت مسیری را به عرض 20 متر آزاد کرده است مشکلی از نظر تملک وجود ندارد و در واقع در کنار خط نفت، لوله‌کشی‌های جدید انجام می‌شود.

به اعتقاد مشاور وزیر نیرو، هر کشوری شرایط آب و هوایی خاص و منحصر به فرد خود را دارد و ممکن است نیازی به احداث چنین پروژه‌هایی نداشته باشد، اما در کشور لیبی هم تجربه انتقال آب از رودخانه نیل در حجم بالا وجود دارد.

وی می‌افزاید: برای انتخاب مکان اجرای طرح 9 گزینه مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت مسیر خط 7 به عنوان بهترین گزینه انتخاب شد. معیار انتخاب این خط آسانی اجرا، آماده بودن زیرساخت‌ها، انجام مطالعه‌های گسترده پیشین، حداقل زمان اجرا، استفاده از تجربه‌های پیشین مسیر خط لوله نفت و آب، حجم آب مورد نیاز، هزینه‌های بهینه اجرای طرح و حداقل مشکلات زیست‌محیطی ـ اجتماعی و مالکیت مسیر لوله است. ضمن آن‌که گزینه 7 هیچ تداخلی با مناطق حفاظت شده محیط زیست ندارد و آسیبی به محیط زیست نمی‌زند.

ثمره هاشمی تاکید می‌کند: این طرح را کاملا براساس طراحی فنی و مشخصات مهندسی اجرا می‌کنیم و اجازه نمی‌دهیم هیچ کاری در این پروژه بدون محاسبه انجام شود. قرار است در مرحله اول آب به دشت سمنان انتقال پیدا می‌کند و در ادامه همین خط انتقال به استان‌های قم، کاشان و اصفهان انتقال می‌یابد و خط دیگری آب را به جنوب استان خراسان رضوی و جنوبی منتقل می‌کند.

مدیرعامل آبفای کشور با اشاره به اختلاف ارتفاع 2000 متری از مبدأ تا مقصد این مسیر انتقال آب می‌گوید: در این مسیر تعدادی ایستگاه پمپاژ احداث خواهد شد. البته هزینه پمپاژ تنها در این پروژه مطرح نیست و در پروژه‌های متعدد دیگری نیز از این ایستگاه‌ها احداث شده است. کما این ‌که در انتقال آب از سد دوستی به مشهد، زابل به زاهدان، سدکوثر به بوشهر و هرمزگان هم ایستگاه‌های پمپاژ احداث شده است.

محیط زیست، چالش اصلی

اگر بپذیریم هر طرح و برنامه‌ای در کنار مزیت‌ها و نکات مثبت می‌تواند مشکلاتی را در پی داشته باشد به نظر می‌رسد اصلی‌ترین چالش طرح انتقال آب خزر به کویر مرکزی با توجه به حجم نه‌چندان زیاد آب انتقالی، محیط زیست و مسائل اقتصادی باشد.

البته آن‌طور که مدیرعامل شرکت سهامی آب و فاضلاب کشور گفته، دولت در این طرح به‌دنبال صرفه اقتصادی نیست. اما محیط زیست و مخاطراتی که وجود آب شیرین‌کن‌ها در مبدأ می‌تواند ایجاد کند از جمله نکاتی است که به نظر می‌رسد اگر جدی تلقی نشود آسیب‌های جبران‌ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. باید منتظر بود و دید داستان طرح تاریخی انتقال آب در ایران، این بار به کجا می‌رسد؟

خزر به کمک کویر می‌آید

ایران در کمربند خشک جهان واقع شده و سه‌چهارم مساحت آن خشک است و بارندگی سالانه‌اش به‌طور متوسط ۱۵۰ میلی‌متر برآورد می‌شود. این موضوع بخصوص در مناطق مرکزی آنقدر جدی است که باعث شده تا پروژه عظیم انتقال آب به کویر مرکزی ایران با اولویت تامین آب شرب و جلوگیری از مهاجرت‌های بی‌رویه و در مرحله بعد کمک به صنعت و توسعه مناطق کویری مطرح شود.

گام اول این طرح در حالی همزمان با حضور رییس‌جمهور در ساری کلید خورد که اختلاف نظرها بر سر فواید و مضرات انتقال آب خزر به کویر و اثرات زیست محیطی آن همچنان ادامه دارد. با رسمیت یافتن موضوع، انتقال آب دریای خزر به کویر در طول هفته‌های گذشته بحث‌های زیادی را در پی داشت. برخی این طرح را رویایی و غیرممکن می‌دانستند و برخی دیگر نگران مباحث اقلیم‌شناسی بودند.

این طرح که گفته می‌شود مرحله اول آن تا 24 ماه دیگر به مرحله اجرا می‌رسد، شامل 3 مرحله کلی است که در مرحله نخست، انتقال آب در حجم 200 میلیون مترمکعب از ساری به سمت استان سمنان انجام می‌شود.

در مرحله دوم نیز از شرق دریای خزر کار آغاز شده و آب به سمت کویر و جنوب خراسان رضوی و استان خراسان جنوبی صورت می‌گیرد. در نهایت مرحله سوم انتقال آب از دریای عمان به سمت استان کرمان است که این کار نیز با حجم 500 میلیون متر مکعب انجام خواهد شد.

مراقب خزر هستیم

به اعتقاد مخالفان، یکی از مشکلاتی که بر سر راه طرح انتقال آب خزر به کویر وجود دارد، رژیم حقوقی دریای خزر است.

آنها با این توجیه که این دریا یک منبع آب مشترک بین پنج کشور است و انتقال آب آن توسط یکی از این کشورها می‌تواند با اعتراض کشورهای دیگر روبه‌رو شود، نقدهای تندی را در جراید و رسانه‌های مختلف منتشر کرده‌اند و می‌گویند اگرچه واکنش خاص دیپلماتیک از جانب کشورهای همسایه در مورد طرح برداشت از آب خزر گزارش نشده است، اما معلوم هم نیست که این سکوت با توجه به پیامدهای احتمالی طرح مذکور ادامه داشته باشد.

این در حالی است که به اعتقاد علیزاده، رییس پژوهشکده علوم دریایی اصولا برداشت آب به مقداری که در طرح پیش‌بینی شده، اثر محسوسی بر تراز آب ندارد و در واقع آبی که قرار است به کویر منتقل شود، بیشتر از حجم یکی از رودخانه‌های کوچکی که به خزر می‌ریزد، نیست.

مهدی ثمره هاشمی، مجری طرح انتقال آب خزر نیز می‌گوید: آب استحصالی از خزر نسبت به حجم آب کلی خزر مقدار ناچیزی است و در واقع قطره‌ای دربرابر دریاست.

چراکه در مرحله اول 200 میلیون مترمکعب و در نهایت 500 میلیون مترمکعب از طریق این طرح منتقل خواهد شد.این در حالی است که براساس برآوردی که اعلام شده، حجم آب خزر چیزی در حدود 80 هزار میلیارد مترمکعب است.البته فقط احتمال کاهش تراز آب خزر نیست که موجی از نظرات مختلف را به راه انداخته است. برخی مدافعان این طرح را راهکاری برای نجات کویر و در عین حال جلوگیری از آبگرفتگی خزر می‌دانند.

موافقان می‌گویند: با اجرایی شدن این طرح، اقلیم و آب و هوای کویر لوت و کویر مرکزی تغییر خواهد یافت و در نتیجه اقلیم کل ایران تغییر اساسی خواهد کرد.

اما حقیقت این است که انتقال آب اثر محسوسی بر آب و هوا و اقلیم منطقه کویری نخواهد داشت و به اعتقاد رئیس پژوهشکده علوم دریایی موسسه ملی اقیانوس‌شناسی، نمی‌توان از چنین حجم آبی انتظاری به این بزرگی داشت.

او رسانه‌ای شدن این موضوع را دلیلی بر چنین برداشت‌هایی می‌داند وگرنه سفیدرود به همراه 60 رودخانه دیگری که از ایران به خزر می‌ریزد، در مجموع حدود 8 میلیارد مترمکعب آب وارد خزر می‌کنند که البته این حجم در مقایسه با دبی رود ولگا که 250 میلیارد مترمکعب است، بسیار ناچیز است. این در حالی است که دبی‌ای هم که قرار است به کویر منتقل شود، در برابر این مقادیر بسیار اندک برآورد شده است.

اما نجات خزر از آبگرفتگی هم از جمله نظراتی است که یکی از مدافعان آن غلامعلی خیاط‌خلقی، کسی که مدعی است طراح و پیشنهاددهنده انتقال آب از خزر به کویر مرکزی است، می‌گوید: براساس نتایج مطالعات مرکز خزر‌شناسی، آب دریای خزر در سال‌های آینده دست‌کم سه تا پنج متر بالا خواهد آمد و قسمتی از استان‌‌های گیلان، مازندران و گلستان را زیر آب خواهد برد و از این رو برای حل این مشکل باید بخشی از آب دریای خزر را تخلیه کرد. این در حالی است که به گفته علیزاده، نه تنها حوضه آبریز خزر با حوضه قطب شمال مرتبط نیست بلکه تراز آب خزر اکنون روند کاهنده دارد و در دو سال گذشته سطحش پایین آمده است.

او تاکید می‌کند: قطب شمال اقیانوس است و آبش در خشکی سرریز نمی‌شود. اصلا حوضه آبریز خزر به قطب ربطی ندارد و پایین‌تر از سن پترزبورگ تمام می‌شود. از طرف دیگر حوضه آبریز خزر یخ دایمی ندارد و در نهایت چند تا یخچال در نوک قله علم کوه و قفقاز در این حوزه هستند که ارزش هیدرولوژیکی ندارند.

آب شیرین‌کن‌ها و مشکلاتی که محیط زیست را تهدید می‌کند

پیش‌بینی اولیه زمان اجرایی شدن انتقال آب خزر به کویر24 ماه است که البته باید زمان احداث آب‌شیرین‌کن‌ها، ایستگاه‌های پمپاژ، مخازن تعادلی و مخازن ذخیره را هم به این زمان اضافه کرد؛ هرچند برخی از آنها به‌صورت همزمان پیش می‌روند.

آنچه برای به بهره‌برداری رسیدن این پروژه لازم است و به نظر می‌رسد می‌تواند مشکلاتی را هم درپی داشته باشد، وجود تاسیسات آب شیرین‌کن در کنار دریای خزر است.

قرار است شیرین‌سازی در مبدأ انجام شود. به این صورت که در کنار دریا آبگیری احداث می‌شود و آب را به کارخانه‌های شیرین‌سازی منتقل می‌کند. این کارخانه مدولار است یعنی یک بخش اجرا می‌شود، به بهره‌برداری می‌رسد و سپس دستگاه بعدی نصب می‌شود تا به ظرفیت مورد نیاز برسد.

مهدی ثمره‌هاشمی مجری طرح انتقال آب خزر، نکته مهم از نظر تامین منبع انرژی این آب شیرین‌کن‌ها را نزدیکی محل آبگیر به نیروگاه نکا می‌داند چرا که می‌توان از بازیافت حرارت این نیروگاه برای شیرین کردن آب استفاده کرد. به این ترتیب، علاوه برصرفه‌جویی زیاد، از حرارتی که به هدر می‌رود نیز استفاده می‌شود. هرچند بخشی از انرژی مورد نیاز آب شیرین‌کن‌ها را می‌بایست از برق تامین کرد.

اما از آنجا که همه آب شیرین‌کن‌ها پساب خروجی دارند، بحث‌های زیست محیطی بخشی مهمی از طرح است که به گفته ثمره، کارهای مطالعاتی آن از قبل شروع شده و هنوز هم تکمیل نشده و ادامه پیدا می‌کند. او تاکید می‌کند قطعا با سازمان محیط زیست تعاملاتی خواهیم داشت و مجوزهای لازم را کسب می‌کنیم. چراکه تا مجوز محیط زیست را نگیریم، نمی‌توانیم آب شیرین‌کن‌ها را راه‌اندازی کنیم بنابراین اولین قدم، گرفتن مجوز است.

البته منتقدان طرح معتقدند صدمات زیست بومی جبران‌ناپذیری به‌دنبال شیرین‌سازی آب در منطقه ایجاد می‌شود. هرچند منطقه نکا به‌دلیل وجود نیروگاه حرارتی مدت‌هاست با مشکلاتی دست به گریبان است اما به هرحال تغییر غلظت آب و شوری آن می‌تواند اکوسیستم و تنوع زیستی منطقه را تحت‌تاثیر قرار دهد.

به اعتقاد دکتر حمید علیزاده؛ معاون پژوهشی موسسه ملی اقیانوس‌شناسی، هر چند شوری آب خزر از خلیج فارس کمتر است، اما چون ترکیب نمک‌هایش متفاوت است بنابراین تلخ‌تر بوده و به هرحال پساب‌های حاصل از شیرین‌سازی آب می‌تواند برای منطقه خطرناک باشد. ضمن آن‌که برای هدایت آب به سمت آب شیرین‌کن‌ها پمپ‌هایی استفاده می‌شود که می‌تواند به موجودات و گونه‌های منطقه آسیب برساند.

بهاره صفوی - گروه دانش




طرحی که هیچ‌گاه اجرایی نمی‌شود

Posted: 09 May 2012 10:18 PM PDT

یک کارشناس محیط‌ زیست گفت:طرح انتقال آب‌شیرین دریای خزر به کویر ارزش اجرایی‌شدن ندارد و هیچ‌گاه عملیاتی نخواهد شد.

دکتر اسماعیل کهرم موقعیت جغرافیایی و آب و هوای گرم و خشک استان سمنان را مناسب اجرایی‌شدن این طرح ندانست و در پاسخ به چرایی علت آن گفت: هم‌اکنون دریای مازندران 13 در هزار نمک دارد و آب‌شور آن به درد کشاورزی و مصارف صنعتی نمی‌خورد، بنابراین چنانچه بخواهیم این آب را شیرین کنیم باید هزینه بسیار گزافی صرف کنیم.

از طرف دیگر کارخانه‌های آب‌شیرین‌کن می‌توانند مقدار کمی ‌آب را شیرین کنند. مثلا این کارخانه‌ها می‌توانند آب یک سربازخانه هزار نفری را تامین کند نه این‌که آب کشاورزی یک منطقه را آن هم به صورت سیستم سنتی.

دکتر کهرم اظهار کرد: جدای از هزینه زیاد انتقال آب دریای خزر به استان سمنان، مساله خاک و هوای این استان نیز مد نظر است. استان سمنان دارای آب و هوای گرم و خشکی است، بنابراین حتی اگر آب را هم به این استان انتقال دهیم، استان مناسبی برای کشاورزی نخواهد بود، زیرا هزینه‌های آب افزایش پیدا خواهد کرد. برفرض مثال ارزش تومانی خیار به 15 هزار تومان می‌رسد که مقرون به صرفه نخواهد بود و توان خرید آن نیز پایین خواهد آمد.

این کارشناس محیط‌زیست مشکلات فنی را از دیگر موضوعات اجرایی‌شدن این طرح برشمرد و با اشاره به خطراتی که ممکن است با راه‌اندازی دستگاه‌های آب‌شیرین‌کن برای جانداران دریای خزر به وجود آید، گفت: اصولا آب‌شیرین‌کن‌ها، نمک را از آب‌شور جدا کرده و آب‌شور دریا را به آب‌شیرین تبدیل می‌کنند. از آنجا که نمک تولید شده توسط این آب‌شیرین‌کن‌ها ذخیره نمی‌شود و این نمک بار دیگر به آب دریاچه ریخته می‌شود، این امر باعث می‌شود که آب دریاچه شورتر شود.

مثلا ممکن است، میزان غلظت نمک آن از 13 در هزار به 15 در هزار برسد. موجوداتی که زیستگاه‌ آنها دریاست تا حدی قادر به تحمل شوری آب هستند، بنابراین چنانچه شوری آب افزایش یابد، باعث می‌شود که بسیاری از جانداران از بین بروند یا بسیاری نیز تحت تاثیر شرایط قرار بگیرند.

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که اجرایی شدن این طرح، اعتراض کشورهای همسایه را بر می‌انگیزد؟ گفت: هم‌اکنون کشور ایران با چهار کشور آذربایجان، روسیه، ترکمنستان و قزاقستان در استفاده از آب دریای خزر سهیم است، چه بسا مانند زمانی که کشور ایران قصد ریختن آب رودخانه ارس به دریاچه ارومیه را داشت و کشور آذربایجان مدعی شد که این رودخانه یک رودخانه مشاع است و ایران حق استفاده از آب آن را ندارد، کشورهای ساحلی این دریا نیز نسبت به این موضوع اعتراض و گلایه کنند.

وی در پایان تاکید کرد: به نظر من این طرح ارزش اجرایی شدن ندارد و مانند جاده تهران و شمال هیچ‌گاه عملیاتی نخواهد شد.


انتقال آب دریای خزر اولویت ندارد

Posted: 09 May 2012 10:17 PM PDT

بنیانگذار مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران گفت: نیازی به انتقال آب دریای خزر به کویر نیست، بلکه می‌توان آب شور مناطق کویر را به وسیله آب‌شیرین‌کن‌های خورشیدی به آب شیرین تبدیل کرد.

دکترپرویز کردوانی با تاکید بر ضرورت استفاده آب‌شیرین‌کن‌ها برای تامین آب مورد نیاز آشامیدنی و شرب گفت: امروزه تامین آب آشامیدنی مناطق گرمسیر به وسیله آب‌شیرین‌کن‌ها یکی از ضرورت‌های این کشورها و مناطق محسوب می‌شود کما این‌که هم‌اکنون کشور عربستان 20 درصد آب‌شیرین‌کن‌های دنیا را در اختیار دارد. مردمان سواحل و جزایر جنوبی کشور ما مانند کیش، قشم و... نیز 50 سال است که از این طریق آب‌آشامیدنی و شرب‌شان را تامین می‌کنند و سایر آب‌مصرفی خود را از دیگر جزایر و سواحل می‌گیرند.

این چهره ماندگار علمی‌ کشور، رشد روز افزون جمعیت دنیا، توسعه علم و تکنولوژی، ارتقای سطح فرهنگ و بهداشت و گسترش شهرنشینی را مهم‌ترین عامل افزایش مصرف آب دانست و گفت: هم‌اکنون مقدار آب هر کشور یا منطقه براساس میزان بارندگی آن ناحیه تامین می‌شود که این مقدار آب برای هر کشوری ثابت است مثلا میزان بارندگی کشور ما 250 میلیون متر مکعب تخمین زده شده است و تغییری در میزان آن رخ نمی‌دهد، اما روز‌به‌روز مصرف و میزان آلودگی آن افزایش می‌یابد به همین دلیل است که در برخی از نواحی پرجمعیت کشور مواجه هستیم. در ضمن توقع مردم نیز نسبت به چند سال گذشته برای تامین آب‌مصرفی بیشتر شده است یعنی افرادی که در روستاها زندگی می‌کنند اگر روزی از آب انبار و حوض آب می‌خوردند امروزه خواستار آب‌آشامیدنی و شرب هستند. این عوامل باعث شده که مساله تامین آب آشامیدنی امروزه حادتر شود و برای تامین آن به سمت آب‌های نامتعارف یا غیرمتعارف برویم.

تصفیه مجدد آب از فاضلاب

وی سد زدن و برداشت از آب زیرزمینی را از مهم‌ترین راه‌های تامین آب متعارف دانست و با ذکر این مثال که انسان هنگام زیاد بودن غذا آن را دور می‌اندازد، اما هنگام کمبود آن مجبور به استفاده از زباله نیز می‌شود، گفت: تامین آب از فاضلاب یکی از راه‌های غیرمتعارفی است که می‌توان با تصفیه آن مجددا مورد استفاده قراردهیم. مثلا افرادی که به مدت 10تا 20 روز در سفینه فضایی قرار دارند، مجبورند برای تامین آب‌آشامیدنی‌شان ادرار خود را با استفاده از دستگاهی تصفیه کنند.

دکتر کردوانی با اشاره به وجود سه رود فاضلاب سرخه‌حصار، فیروز‌آباد و کن تهران گفت: این سه رود فاضلاب تهران بیش از رود کرج آب دارد که می‌توانیم با تصفیه مجدد، آن آب را مورد استفاده مردم قرار داد.

این استاد دانشگاه جمع‌آوری آب باران را از دیگر راه‌های تامین آب‌شرب معرفی کرد و افزود: هم‌اکنون با وجود آسفالت خیابان‌ها و سنگفرش‌شدن پیاده‌روها این آب‌ها به هدر می‌رود در حالی که سایر کشورهای مناطق خشک و بیابانی مانند استرالیا به این صورت آب مورد نیاز خود را تامین می‌کنند.

وی تامین آب مصرفی از آب شور دریاها و رودخانه‌ها و نواحی مانند چابهار که رطوبت نسبی آن 30درصد است را از دیگر راه‌های تامین آب عنوان کرد و با تاکید بر بهره‌برداری زیاد آب برخی از مناطق مانند اصفهان، شیراز و گرمسار برای کاشت برنج و پنبه گفت: پیش‌بینی شده است که اگر این روند همین طور ادامه یابد، طی 50 سال آینده این شهرها آب نداشته باشند و مردمان این نواحی به مهاجرت اقدام کنند پس برای پیشگیری از این معضل مجبوریم به سراغ آب‌های مجازی برویم، به این صورت که پول خود را در کشوری دیگر که دارای بارندگی است، سرمایه‌گذاری و اقدام به کاشت برنج و پنبه کنیم.

انتقال داخلی آب شیرین و خرید آن

بنیانگذار مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران، درباره انتقال آب‌شیرین تصریح کرد: هم‌اکنون انتقال آب به دو صورت داخلی و خرید آب انجام می‌شود. مثلا ما برای انتقال داخلی از رود کرخه و کارون و دز آب گرفتیم و به اصفهان، کاشان و یزد دادیم.

در آخرین سفر آقای لاریجانی به تاجیکستان نیز خرید آب از آن کشور مطرح شد. در سفر رییس‌جمهور به این کشور که با حضور سران چند کشور به مناسبت عید نوروز به انجام رسید، اولین قرارداد خرید آب از این کشور بسته شد، اما به دلیل این‌که ما مرز مستقیمی‌ با این کشور نداریم باید این آب را از طریق افغانستان یا ترکمنستان تهیه کنیم و طی مکاتباتی که به انجام رسید، قرار است از طریق کشور افعانستان این آب انتقال یابد.

کردوانی: این کار باید یک روزی به انجام برسد، اما هم‌اکنون انجام این کار درست نیست، زیرا مردم شیوه درست مصرف آب را نمی‌دانند هرچقدر آب شیرین و پرهزینه به این مناطق انتقال داده شود بار دیگر با مشکل کمبود آب مواجه خواهیم شد

دکتر کردوانی شیرین‌کردن آب دریا و انتقال آن به نواحی سمنان، اصفهان، یزد و خرید آب از کشور دیگر و همچنین تامین آب مجازی را در حال حاضر اشتباه بزرگی دانست و با انتقاد از عملکرد وزارت جهاد کشاورزی در اعزام سرمایه‌داران به کشور گرجستان برای تامین آب مجازی در سال نامگذاری «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» از سوی رهبر معظم انقلاب گفت: با رفتن سرمایه‌داران به این کشور که دارای آب و خاک مناسبی است ضمن این‌که سرمایه زیادی در این کشور صرف می‌شود، تولیدی در کشور نیز صورت نخواهد گرفت و از کارگران و نیروی کار گرجستانی استفاده خواهد شد، بنابراین تولید و سرمایه به آن کشور تعلق می‌گیرد نه به کشور ایران.

فرهنگ درست مصرف‌کردن آب نهادینه شود

وی به دلایل مخالفت خود برای اجرایی شدن طرح انتقال آب دریای خزر به کویر پرداخت و گفت: این کار باید یک روزی به انجام برسد، اما هم‌اکنون انجام این کار درست نیست، زیرا مردم شیوه درست مصرف آب را نمی‌دانند و از این آب برای مصارفی چون شستشوی ماشین، آبیاری به فضای سبز و خیابان‌ها استفاده می‌کنند، هرچقدر آب شیرین و پرهزینه به این مناطق انتقال داده شود بار دیگر با مشکل کمبود آب مواجه خواهیم شد. به عنوان مثال از سد لار، کرج، جاجرود، طالقان، شاهرود و... آب را گرفتند و به تهران دادند. حتی تهران از آب‌های زیرزمینی خود که به عنوان پس‌انداز محسوب می‌شود، برداشت کرده است، اما متاسفانه هنوز مصرف درست استفاده کردن از آن در بین مردم نهادینه نشده است بنابراین به نظر می‌رسد باید قسمتی از سرمایه و هزینه‌های میلیاردی این طرح را صرف فرهنگسازی مردم کنند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اعلام وزارت نیرو مبنی بر این‌که با انتقال این آب، آب‌های زیرزمینی کمتر بهره‌برداری خواهد شد، گفت: تجربه ثابت کرده است که حتی با انتقال آب، آب زیرزمینی هم برداشت می‌شود به عنوان مثال آب ناحیه الیگودرز را به استان قم و آب زاینده‌رود را به شهر یزد دادند، اما دوباره این شهرها از آب‌های زیرزمینی خود استفاده می‌کنند.

نیازی به انتقال آب نیست

وی به دیگر دلایل مخالفت خود از این طرح پرداخت و گفت: هم‌اکنون مناطق گرمسیر کشور مانند گرمسار و قم که آب شربشان شور است، نیازی به انتقال آب ندارند، بلکه می‌توانند با آب شور همان ناحیه به وسیله آب‌شیرین‌کن‌های خورشیدی آب مورد نیاز خودشان را تامین کنند. متاسفانه آب‌شیرین‌کن‌های مناطق گرمسیر مانند خوزستان و بندرعباس با وجود این‌که در بهترین موقعیت جغرافیایی هستند و می‌توانند از انرژی خدادادی خورشید بهره‌مند شوند با برقی که از نفت و گاز گرفته می‌شود، آب را شیرین می‌کنند و این گناه و ظلمی‌ بزرگ است در صورتی که کشورهای غیرآفتاب‌خیز اروپایی هزاران هکتار از صحرای آفریقا را اجاره کرده‌اند تا از آفتاب آن ناحیه استفاده کنند.

دکتر کردوانی افزود: برخی از نواحی کشورمان نیز مثل منطقه میناب آب‌گرم گوگرددار و آذرین دارد که در صورت تصفیه‌کردن دیگر نیاز به انتقال این آب نخواهیم داشت.

این طرح، طرح ایران رود نیست

این چهره ماندگار علمی ‌کشور با انتقاد به دلایل مخالفت برخی از کارشناسان گفت: برخی تصور می‌کنند که این طرح همان طرح ایران رود یا همان کشتی رو خلیج‌فارس است که دریای خزر را به خلیج‌فارس وصل می‌کند در صورتی که این تصور اشتباه است.

برخی دیگر از منتقدان این طرح نیز اظهار داشته‌اند که با انتقال آب دریای خزر به کویر موجب گلایه کشورهای سواحلی دریای مازنداران خواهد شد. مگر 500 میلیون مترمکعب آب که هدف نهایی طرح است، چه مقدار است؟ اگر ما جلوی کل رودخانه‌هایی که به دریای خزر می‌ریزند را بگیریم فقط پنج درصد از آب این دریا را تامین می‌کند و تاثیر آنچنانی نخواهد داشت. در حال حاضر آپاندیس دریای خزر منطقه قره بغاز (خلیج ترکمنستان) است، جایی که دریای خزر در آنجا لبریز می‌شود و مازاد آب از آنجا می‌رود. داغستان روسیه نیز بیش از30 سال است که از آب دریا برای انجام کارهای کشاورزی استفاده می‌کند پس اگر ما هم از این آب بگیریم مشکلی به وجود نمی‌آید.

وی با اشاره به تصور اشتباه برخی کارشناسان مبنی بر استفاده این آب برای کشاورزی گفت: این آب قرار نیست برای کشاورزی مصرف شود، بلکه این آب قرار است به وسیله لوله آب‌کشی به شهر انتقال داده شود. اتفاقا شاید مصلحت بود که به جای شهرها این آب را برای کشاورزی ببرند. البته نه از نوع کشاورزی کرتی یا غرقابی و گلخانه‌ای که ما در ایران داریم، بلکه از نوع هیدروپونیک یا کشت آبی تا به این طریق به امنیت غذایی برسیم چون طی 20 سال آینده مهم‌ترین مسائل دنیا امنیت غذایی خواهد بود.

کمترشدن عامل بیابان‌زایی

بنیانگذار مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران گفت: اخیرا رئیس‌جمهور در مراسم افتتاحیه این طرح اظهار داشته‌اند که کویرها در حال پیشروی است و باید برویم و کویرها را آباد کنیم این حرف نیز انتقادهای فراوانی را همراه داشت. باید بگویم که خوشبختانه بیابان در کشور ما پیشروی نمی‌کند و عامل بیابان‌زایی ـ نابودی پوشش گیاهی ـ نسبت به 20 الی 50 سال اخیر کمتر شده است.

وی گفت: بسیاری از منتقدان نیز اظهار داشته‌اند که در صورت عملیاتی‌شدن این طرح بسیاری از جنگل‌های شمال کشور نابود خواهد شد مانند جنگل‌های گیلان که بر اثر لوله‌کشی و انتقال گاز به کشورها و شهرهای دیگر از بین رفته‌اند. این اشتباه نیز به این دلیل است که ما گاز را صادر می‌کنیم در صورتی که باید آن را به برق تبدیل کنیم و برق را راحت‌تر و بدون آلودگی به آن نواحی صادر کنیم. وزارت نیرو برای حل این مشکل اعلام کرده است که در کنار این لوله‌ها، لوله‌کشی آب خواهد شد.

آب لوله‌کشی شده

دکتر کردوانی اظهارداشت: یکی دیگر از ایراداتی که برای اجرایی شدن این طرح شده این است که این آب با طی مسافت 3500 کلیومتر دوباره شور خواهد شد. مساله مهم این است که این آب در کانال نمی‌رود، بلکه به صورت لوله‌کشی است و روباز نیست.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: برخی دیگر نیز گفته‌اند، مسائل توپوگرافی مانع از انجام این طرح می‌شود، زیرا این مسیر پستی و بلندی زیادی دارد. در جواب باید گفت که اتفاقا امکان اجرایی شدن آن وجود دارد و می‌توان برای آن شیب‌ها و فشارهایی قرار داد مانند طرح انتقال 50 کیلومتری آب الیگودرز به قم که سرانجام ساخته شد.

فرزانه صدقی

کارهای بزرگ در دریایی کوچک

Posted: 09 May 2012 10:16 PM PDT


دریای خزر به ‌عنوان بزرگ‌ترین حوضه‌ آبی داخل خشکی از دیرباز مورد توجه ساکنان پیرامون آن و ملل دور دست بوده است، جلگه‌های پیرامون خزر محیطی مناسب برای دامداری و کشاورزی بود و راه‌های شمال و جنوب آن ترابری کالا بین خاور و باختر را فراهم می‌کرد و این دریا در گذشته مرز امپراتوری‌های بزرگ ایران، روم، خزران، عثمانی و روسیه بود.

ساخت دیوار دربند و دیوار گرگان از اولین و مهم‌ترین کارهایی است که در حوزه خزر انجام شده است.

در اواخر دوره ساسانیان خزرها به ایرانیان حمله می‌کردند و شبیخون می‌زدند برای مقابله با آنها دیوار دربند در شمال غرب خزر (اکنون در داغستان روسیه) کشیده شد که در آن زمان مرز ایران محسوب می‌شد.

اما سازه دیگری که اگر کشفیاتش نهایی شود بزرگ‌ترین دیوار حفاظتی جهان محسوب می‌شود دیوار گرگان است که آن هم در اواخر دوره ساسانیان برای محافظت از حملات در شمال شرق خزر که دشتی پهناور است به طول چند 10 کیلومتر ساخته شد.

در دوره اسلامی کارهای علمی ارزشمندی در خزر انجام شد. سرآمد کارها جمله ابوریحان است کارشناسان معتقدند این جمله اینقدر ارزشمند و علمی است که گویی درباره خزر مقاله‌ای در نیچر منتشر کرده‌اید.

«گرد تا گرد دریا برگردی هیچ مانع تو نشود جز چند رود» (یعنی خزر دریاچه است) «آب آن تلخ است» (با وجودی که شوری خزر یک سوم شوری خلیج فارس است چون ترکیب نمک‌هایش متفاوت است، بنابراین تلخ‌تر است) «و تاریک» (از آنجا که رسوبات زیادی از رودخانه‌ها وارد خزر می‌شود و خزر دریایی بسته است بار معلق و کدری زیاد است) «از آن هیچ برنیاید بر خلاف دریای فارس»‌ (این جمله هم از لحاظ علمی درست است.

خزر از نظر فیزیکی و زمین‌شناسی یک اقیانوس است، اما از نظر زیستی یک دریاچه است و تولیدات و تنوع زیستی بسیار پایینی دارد)‌.

تا زمان نادر شاه مطالعات علمی مختلفی در حوزه خزر از طرف دانشمندان ایرانی انجام می‌شد تا این‌که نادر شاه که در کشور گشایی‌هایش مشکلات دریانوردی داشت کار کشتی‌سازی را در شمال شرق لاهیجان جایی که الان به عنوان لنگرود (رودخانه‌ای که کشتی‌ها در آن لنگر می‌اندازند) می‌شناسیم شروع کرد.

پادشاهی نادر شاه همزمان است با بخشی از زندگی پطرکبیر در روسیه که او هم برای این‌که کشورش از دنیا عقب نماند و وارد فاز صنعتی شود از متخصصان آلمانی کمک گرفت و از طرف دیگر کشتی‌سازی آنقدر برایش اهمیت داشت که خودش با لباس مبدل به هلند رفت تا کشتی‌سازی یاد بگیرد و بالاخره موفق شد کشتی‌سازی را وارد روسیه کند.

چون پایتخت روسیه در آن زمان سن‌پترزبورگ بود ولگا را به سن‌پترزبورگ با کانالی وصل کردند و اولین کشتی بخار سال 1846 وارد ولگا شد.

از آن به بعد فعالیت‌های روسیه در خزر سرعت گرفت. استفاده از ولگا ادامه پیدا کرد و از این طریق نفت جمهوری آذربایجان و جمهوری‌های قفقاز از اواخر قرن نوزدهم به بازارهای جهانی ارسال شد، اما در ایران بعد از نادر شاه کار کشتی‌سازی عملا رو به تحلیل نهاد.

بعد از جنگ جهانی دوم یعنی در دهه 50 و 60 میلادی مهم‌ترین کارهای عمرانی در حوزه خزر انجام شد. ما شروع کردیم به سد زدن روی سفید رود وحوضه آبریز ارس (کشت و صنعت دشت مغان).

شوروی هم سد‌های خیلی بزرگی روی ولگا ایجاد کرد و کانال ولگا ـ بالتیک، ولگا ـ دون را که به دریای سیاه راه دارد را توسعه دادند.

در آن زمان ظرفیت اولیه سد سفیدرود 1.8 کیلومتر مکعب بود ـ برای این‌که تصوری از ظرفیت سد سفیدرود داشته باشیم جالب است بدانیم سد امیرکبیر (سد کرج) 0.18 کیلومتر مکعب است ـ البته ظرفیت سدهای روی ولگا 140 کیلومتر مکعب است که عمده این سدها برای تولید برق و آب کشاورزی و در عین حال به صورتی ساخته شده بودند که امکان کشتیرانی را هم داشته باشند. بنابراین با کشتی به راحتی می‌شد کنار کاخ کرملین پهلو گرفت.

سدسازی و کانال‌کشی‌ها در شوروی بخصوص در دوران استالین ادامه پیدا کرد در ایران و منطقه قفقاز هم سدسازی و استفاده کشاورزی و صنعتی از آب خزر ادامه پیدا کرد.

در دهه 70 میلادی سطح تراز آب خزر کاهش یافت در این زمان سطح تراز آب آنقدر کاهش پیدا کرد که کشتیرانی در بندرهای شمالی خزر که کم شیب و کم عمق هستند دچار مشکل شد. برای مقابله با این چالش در شوروی طرح بسیار بزرگی را شروع کردند که به موجب آن قرار بود حوضه‌های آبریز نیمه غربی شوروی به یکدیگر وصل شوند.

یکی از این حوزه‌ها، حوضه آبریز خود خزر است که بخش عمده اروپایی روسیه جزو این حوضه قرار دارد. بخش غربی خزر نیز حوضه آبریز دریای سیاه است.

بخش شمالی حوضه دریای بالتیک و قطب شمال، بخش آسیای میانه دریاچه آرال، حوضه شرق کوه‌های اورال و حوضه سیبری که به قطب شمال می‌ریزد. در واقع شوروی می‌خواست این حوضه‌های آبریز را با هم وصل کند تا به این ترتیب هر جا آب کم شود از طریق کانال به آن اضافه کنند.

در واقع با این کار می‌خواستند سطح آب را تثبیت کنند تا وضعیت کشتیرانی در خزر را بهبود بخشند و از طرف دیگر دریاچه ارال را هم از خشکی نجات دهند.

این طرح بسیار بزرگ و بلندپروازانه بود و با وجودی که تمام کارهای مهندسی و محاسباتی آن انجام شد دو دلیل اصلی مانع از عملیاتی شدن آن شد.

مشکلات اقتصادی شوروی یکی از این دلایل بود ضمن آن که مجلات علمی روسیه که همزمان به زبان انگلیسی در آمریکا منتشر می‌شد باعث شدند تا اثرات زیست‌محیطی این طرح در غرب منعکس شود و اثرات مخرب آن تبلیغات منفی برای شوروی داشته باشد.

پس از اجرایی نشدن این پروژه جاه‌طلبانه و فروپاشی شوروی، کشورهای منطقه سعی کردند تا بر اساس منابعی که داشتند توسعه پیدا کنند و به همین دلیل هم ساخت و ساز بنادر و توسعه سواحل بخصوص در آذربایجان و ترکمنستان گسترش پیدا کرد.

با نگاهی گذرا به مهم‌ترین طرح‌هایی که در طول تاریخ در حوضه خزر صورت گرفته می‌بینیم که طرح جدید انتقال آب خزر جزو برنامه‌های بسیار بزرگ نیست و آن را نباید با برنامه‌ای که مطالعاتش در زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی انجام شد و قرار بود کاری مشابه آنچه شوروی در نظر داشت انجام شود مقایسه کرد.

چرا که در آن طرح که به دلیل پرهزینه و انرژی بر بودن هیچ وقت به مرحله جدی عملیاتی نرسید قرار بود کانالی بزرگ که امکان کشتیرانی در آن وجود داشت از خزر به سمت جنوب حفر شود، اما در طرح جدید انتقال آب خزر به کویر مرکزی حجم آب انتقالی در حد ظرفیت یکی از رودخانه‌های کوچکی است که به خزر می‌ریزد.

دکتر حمید علیزاده - رییس پژوهشکده علوم دریایی